Abstract:
تعداد بسیار زیاد آیات قرآن درباره معاد ، از اهمیت فراوان این اصل اعتقادی حکایت دارد و یکی از موضوعات مهم آن، زنده شدن دوباره انسان در قیامت می باشد که قرآن، آن را حتمی می داند. سوال اصلی اینکه از نظر قرآن، چگونه بدن انسان در قیامت باز میگردد؟ این مقاله تلاش نموده با روش توصیفی و تحلیلی ، تفسیری منطبق بر نظریات علمی از بازگشت بدن انسان در قیامت با استناد به آیه51 سورۀ یس را ارائه دهد. به همین منظور، آراء مختلف مفسران درباره چگونگی این بازگشت از جمله نظریه عینیت( بازگشت به تمام اجزاء بدن)، نظریه مثلیت (بازگشت صورت نوعیه بدون مادۀ مشخص) و نظریه اشتداد وجودی نفس( بدن تکامل یافته) طرح و نقد و بررسی گردید. تأکید بر واژه « یَنسِلُونَ » و استفاده از روایتی که بازگشت بدن انسان در قیامت را به جزئی به نام « عَجْبُ الذَّ نَب » دانسته و نیز انطباق این تفسیر، با نظریه شبیه سازی ، نتیجه ای ارائه می دهد که بدن انسان ، از جزء اصلی باقی مانده از بدن دنیوی، تشکیل می شود که آن جزء اصلی، مبدأ پیدایش بدن اخروی است.
The large number of verses in the Qur'an about the resurrection indicates the great importance of this principle of belief, and one of its important issues is the resurrection of man on the Day of Resurrection, which the Qur'an considers certain. The main question is, according to the Qur'an, how will the human body return on the Day of Resurrection? This article tries to provide a descriptive and analytical method in accordance with scientific theories of the return of the human body on the Day of Resurrection based on verse 51 of Surah Yasin. To this end, various views of commentators on how this return, including the theory of objectivity (return to all parts of the body), the theory of similarity (return of a typical form without a specific substance) and the theory of existential intensity of the soul (evolved body) were proposed and criticized. Emphasis on the word "Yanseloon" and the use of a narration that considers the return of the human body on the Day of Resurrection as a part called "wonder of the Prophet" and also the adaptation of this interpretation to the theory of simulation, provides a result that the human body is a major component. The remnant of the worldly body is formed, which is the main component, the origin of the body of the hereafter.
Machine summary:
به همین منظور، سؤال اصلی اینکه از نظر قرآن، چگونه بدن انسان در قیامت باز میگردد؟ سؤالات فرعی پژوهش نیز، بدین گونه است که، نظریه عینیت چیست و چگونه قابل نقد میباشد؟ نظریه مثلیت بر اساس آیات قرآن چگونه ارزیابی میشود؟ نظریه اشتداد وجودی نفس، بر پایۀ آیات قرآن چگونه قابل نقد میباشد؟ و درآخر، نظریه شبیهسازی بر اساس آیات قرآن کریم، چگونه توجیه میشود؟ دربارۀ پیشینه این تحقیق درعلم کلام، کتابهای فراوانی منتشر شده، مانند کتاب معاد جسمانی از منظر صاحبنظران مسلمان اثر غلامرضا رضایی،کتاب بررسی وتحلیل معاد جسمانی از دیدگاه قرآن کریم و اندیشههای بشری اثرمحمدرضا نکونام،کتاب معاد جسمانی ازدیدگاه حکیم تهران آقاعلی مدرس زنوزی اثر حمید امامیفر،کتاب معاد جسمانی و معاد روحانی اثر محسن ایزدی و ...
این تفسیر از آیات، اگر چه تا اندازهای اشکالات معاد جسمانی را که ازسوی فلاسفه و برخی از متکلمین وارد شده، مرتفع میکند، اما برخی ابهامات در این نگاه نیز همچنان باقی است که اولا این تفسیر با برخی از ظواهر متون دینی که دلالت دارد بر اینکه جسم، با تمام ماهیتش (مادّه و صورت) در عالم قیامت، محشور میشود، چگونه قابل جمع است؟ وثانيا براساس اين نظريه باید گفت که صورت با مادّۀ نامشخص (مادةٌ مّا) میبایست در عالم قیامت وجود داشته باشد تا بتواند موجود شود و حال آنکه از نظر فلاسفه، ماده و صورت جسمیه در عالم قیامت، معدوم میشود و فقط صورت نوعیه و فعلیت انسان باقی میماند، درحالی که صورتِ سرانگشت، به تنهایی، بدون ماده، اصلا اثر مادّی ندارد تا شیارهای آن شبیه شیارهای سرانگشت، در عالم دنیا باشد، مگر اینکه این صورت با مادۀ نامشخص، در عالم قیامت، محشور شود که البته این نوع تفسیر، میتواند با ظواهر برخی از آیات گروه دوم نیز منطبق باشد.