Abstract:
عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و جلوههای گوناگونی در آثار ادبی دارد. در مقاله حاضر به شیوة تطبیقی عشق در غزلیات سه شاعر بزرگ ادب فارسی مولانا، سعدی و حافظ بررسی گردیده و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت آنها در باب عشق بیان شده است. تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا، سعدی و حافظ دربارۀ عشق میتواند در روشنگری پیچیدگیهای این موضوع جهانشمول موثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونهای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بر اساس نتایج حـاصل از این پژوهـش، میتوان در یک نگاه کلّی بیان کرد که وجه غالب عشق از منظر سعدی، مجازی و زمینی، از منظر مولانا، عارفانه و حقیقی و از منظر حافظ، رندانه است. این شاعران به دشواریهای بیپایان و ازلی و ابدی بودن عشق، رجحان عشق بر عقل و بیتوجهی به عیب –جوییهای مدعیان تأکید دارند.
Machine summary:
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} باید دانست که مولانا عقل را به طور دربست تخطئه و تکذیب نمیکند بلکه در افکار و عقاید خود جای مناسبی برای آن در نظر گرفته است.
عشق، خواستة همگان: از آنجا که عشق ودیعهای الهی در نهاد بشر است به گفته مولانا، سعدی و حافظ همه خواستار عشق و به دنبال معشوق هستند و اینگونه نیست که عاشق خیال کند او تنها راهرو این راه پرمخاطره است.
(شیرین بیگ مهاجر،1390: 53) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} عشقی که سعدی از آن سخن میگوید، ودیعهای است ازلی و جاودانه، ساری در همه پدیدهها و آموزگار و انگیزه سرایش شعر.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بیگمان به نزدیک خواجه حافظ عشق-چه زمینی و چه آسمانی- مستلزم آن است که عاشق در بند و قید تعلقات حسی نماند و از خودی خود که میان او و معشوق حجاب و مانع است دست بشوید.
(فریامنش، 1386: 58) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} حافظ در مقام فنای محض در برابر معشوق و عشق بیبند و بار و معشوقپرستی کامل و غفلت از خود و همه چیز در برابر دوست، به مقامی که مولانا جلال الدین رسیده است نمیرسد.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} خواری در راه عشق از زبان حافظ عین سرافرازی است و این خواری از آن نوع نیست که عاشق خود را به بهای اندک بفروشد و در مقابل دونان سر تسلیم فرود آورد.
(سروش،1385: 245) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} برخی از موارد مشابه و متمایز عشق در اشعار مولانا، سعدی و حافظ بیان شد.