Abstract:
دانش اصول، منطق اجتهاد است و کلید فهم بسیاری از مباحث دانش حقوق. بیگمان طرح و نقد نظریههای علم اصول، در تکامل اجتهاد و دانش حقوق سهمی بسزا دارد. از شمار این نظریهها «نظریه حقالطاعه» است که با ابتکار نابغه عصر، شهید سید محمد باقر صدر پدید آمده است .
با اینکه بحثهای فراوانی در ابعاد گوناگون این نظریه صورت گرفته، ضرورت کندوکاو در برخی از ابعاد آن محسوس است؛ از جمله پیشینه و مبانی برائت عقلی و بررسی اشکالاتی که بر حقالطاعه وارد شده است.
این نوشتار بر آن است تا سیزده نقدی را که بر این نظریه وارد کردهاند، نقد و بررسی کند. از اینرو نخست پیشینه نظریه را بررسی و به شش مبنا درباره برائت عقلی اشاره میکند؛ سپس محل نزاع را تقریر میکند و در پایان، هر یک از نقدها را بر میرسد و بدانها پاسخ میدهد.
Machine summary:
به جرأت ميتوان گفت که پيش از نابغه عصر، شهيد سيد محمد باقر صدر، بيشترين نقش را در تثبيت اين نظريه حضرت آيت الله محقق داماد، استاد مراجع معاصر داشته است ؛ زيرا از يک سو شخصيت علمي والاي ايشان و از سوي ديگر موافقت شاگردان معظم له از جمله آيات عظام زنجاني (حيدري کاشاني، بي تا) طاهري اصفهاني (طاهري اصفهاني ، ١٣٨٢ش ، ج ٢، ص ٢٣٧) مکارم شيرازي (قدسي ، ١٤٢٤ق ، ج ٣، ص ٥٥-٥٨) موجب شد تا ايشان را از بنيانگذاران و مخالفان جريان برائت عقلي در شبهه پس از فحص به شمار آوردند.
آيت الله مکارم اولا در عقلي بودن قاعده تشکيک ميکند؛ ثانيا از آنجا که عقل ، ملاک وجوب اطاعت را مالکيت و مولويت خدا ميداند، ايشان ميگويد: «فلله تعالي حق الطاعۀ علي العبد لأنه مولي حقيقي و مالکه لجميع شؤونه »؛ ثالثا چون قاعده را عقلايي ميداند، چهار قيد براي آن بيان ميکند ( قدسي، ١٤٢٤ق ، ج ٣، ص ٥٦).
٦. مولويت ذاتي و حقيقي خداوند: شهيد صدر بر اين باور است که مبناي وجوب احتياط عقلي(حق الطاعه )، حکم عقل به مولويت تام رب الارباب از باب منعم بودن و مالک بودن است .
از آنجا که لزوم شکر منعم علي الاطلاق اقتضا مي کند که عبد هر حکم الزامي را هر چند احتمالي عقلايي صرف نظر از ادله برائت شرعي اطاعت کند، اگر قائل به برائت عقلي شويم ، قلمرو مولويت مولاي حقيقي به لحاظ حکم عقل عملي محدود شده است .