Abstract:
مهدی آخوان ثالث از برجستهترین شاعران معاصر و از پیشگامان شعر نو و از مبلغان نهضتی است که با
نیما یوشیج آغاز شد و با احمد شاملوء فروغ فرخزاد و مهدی آخوان ثالث به اوج رسید. اخوان علیرغم آنکه تا
پایان عمر از شعر کهن جدا نشد و حتّی در آخرین مجموعههای شعری خود به سرودن شعر کهن روی آورد
از مبلغان و حتّی میتوان گفت مبارزان شعر نو است او با نگارش مقالات متقن به شیوهای اصولی و تخضصی
یعنی تجزیه و تحلیل دستگاه عروضی نیماء بدایع و بدعتهای او و اصولا ساختار شعر نو به دفاع از موازین این
سبک و مکتب نیما یوشیج پرداخت. به دیگر سخن اگر او نبود شعر نو هرگز راهی چنین هموار در برابر خویش
نمییافت؛ از همین روی» اهمیّت آخوان در ادب معاصر هم به سبب سرودههای اوست و هم آثار منثور وی .
مقاله حاضر که در سه بخش کلی زندگینامه, سبک و آثار نگاشته شده است» به بررسی موارد زیر میپردازد. در
شرح احوال اخوان سیر گرایش او از موسیقی به شعر سنتی و از آن به شعر نو و سپس برخی جنبههای هنری
چون صداگذاری فیلمهای سینمایی بررسی شده است. بخش سبک به اوج و فرود شعر آخوان و ساختار اشعار
او از نظر قالب» زبان و محتو و نظر او درباره عروض در شعر جدید فارسی اختصاص دارد. و بخش آثار مروری
بر جنگهای شعری» مجموعه مقالات, نقدهای ادبی» داستانها و مصاحبههای اوست.
Machine summary:
اخوان عليرغم آنکه تا پايان عمر از شعر کهن جدا نشد و حتي در آخرين مجموعه هاي شعري خود به سرودن شعر کهن روي آورد از مبلغان و حتي ميتوان گفت مبارزان شعر نو است او با نگارش مقالات متقن به شيوه اي اصولي و تخصصي يعني تجزيه و تحليل دستگاه عروضي نيما، بدايع و بدعتهاي او و اصولا ساختار شعر نو به دفاع از موازين اين سبک و مکتب نيما يوشيج پرداخت .
فصلنامه ي تخصصي زبان و ادبيات فارسي 100 کليد واژه ها : شعر نو، سبک خراساني جديد، وزن نيمايي، نوخسرواني، اسطوره ، حماسه ، شاهنامه ، موسيقي مقدمه اخوان در توس زاده شد؛ تاريخ ولادت او در شناسنامه ١٣٠٧ش آمده ، ولي به گفته ي خود وي زاد روزش ٢٦ اسفند ١٣٠٦ش بوده است (اخوان ، «يادي از گذشته »، ص ٥٤؛ نيز نک : کاخي، ص ٢٧، حاشيه ).
اگر چه اخوان گاه به انتقاد از صنايع بديعي پرداخته و رعايت آنها را به دور از «التذاد طبيعي و شعري» دانسته است (مؤخره ، ص ٢١٤) در سروده هاي خويش از آن غافل نبوده و گاه به نوآوريهايي نيز در اين زمينه دست يازيده که از جمله آنهاست : تشبيه مشبه به همان مشبه مانند «خوابيده مهمل شب تاريک مثل شب » و نيز نوعي تشبيه محسوس به معقول همچون «گرچه بيرون تيره بود و سرد همچون ترس » (حقوقي، ص ٣٦) و نيز آوردن وصفهاي مشتق از موصوف براي همان موصوف ، چون «سکوت ساکت » و «عدل عادل » (نک : شفيعي کدکني، «تحليلي از ...
فصلنامه ي تخصصي زبان و ادبيات فارسي 106 شعر اخوان سياسي ـ اجتماعي است (همان ، ص ١٥٣؛ شفيعي کدکني، «از اين اوستا»، ص ٣٠٩).