Abstract:
راهیابی به دنیای درون زن و کنکاش در شخصیت و خلق و خوی اوه همواره توجه
دانشمندان, فلاسفه و ادیبان هر عصری را به خود جلب کرده است. شناخت نقش و جایگاه
زن در فرایند تکمیلی بشر نیازمند بررسی ها و تحقیقات مکرر و مداوم است» زیرا باید بتواند
پرده از ابهامات و مسائلی که باعث پیش داوری هایی درباره او شده و زن را به عنوان یک
«گناهکار ازلی» معرفی کرده بردارد.
ما در ایران باستان با زنان زیرک» کاردان و هوشمندی مواجه ایم که اهانت کردن» بی
توجهی نمودن و حقیر شمردن زنان را نه تنها برنمی تابد بلکه بعضا چنان عکس العملی نشان
داده اند که تمام ساختارهای سیاسی» فرهنگی» حقوقی و اجتماعی حاکم بر جامعه را متزلزل
کرده و زیر سوال برده اند که ویس یکی از این زنان است و هدف این پژوهش شناساندن
چهره واقعی و اراده راسخ اوست که به یاری آن توانست در مقابل سرنوشتی که دیگران
برایش رقم زدند بایستد.
در این مقاله سعی بر این است که ابتدا جایگاه زن در منظومه ویس و رامین فخرالدین اسعد
گرگانی با توجه به شخصیت اصلی منظومه، یعنی ویس مورد بررسی قرار گیرد و بعد هم زنان
دیگری که در این داستان بنا به موقعیت خود نقش آفرینی کرده اند مورد توجه قرار گیرند.
در بخش پایانی مقاله نیز نقش و نوع و جایگاه عشق در منظومه عاشقانه ویس و رامین
مورد بررسی قرار می گیرد. روش کار تحقیق کتابخانه ای بوده و با مراجعه به منابع» مطالب
جمع آوری شده و به صورت تحلیل و استدلال بیان شده است.
Machine summary:
نظام جامعه مردسالار، تنها چيزي که برايش مهم نبود، سرنوشت زن بود و از اين رهگذر، منع و تحريم هايي مهم که متوجه داستان ويس و رامين شده به خاطر مطالبه حقوق طبيعي زنان است که هيچ گاه مورد پسند جامعه مردسالار نبوده است چون همواره اختيار عمل و آزادي انديشه را از آن مردان مي دانستند اما ويس که شخصيت اصلي منظومه است و وجود ديگران وابسته به هستي اوست در مقابل چنين جامعه اي مي ايستد و آزادي و اختيار را از آن خود مي کند چون در «آزادي مطلق که از اين بابت به مرد تعلق مي يابد و در معادله اي که ساخته مي شود مرد شادي و نامبرداري به چنگ مي آورد و بهره زن به صورت تحمل رنج و سرزنش درمي آيد.
ويس روح سرکشي دارد و در برابر ستم جامعه مردسالار طغيان مي کند و حوادث روزگار هم نمي تواند او را منفعل و رام کند، بلکه او با اراده مي ايستد و حق خود را از دنيا و جامعه طلب مي کند، چرا که جامعه حتي او را از حق طبيعي خود که انتخاب همسر مورد علاقه و هم شأن است محروم کرده و سرنوشت او را معين مي کند، اما 97 شـمـاره ١٠، زمستان ١٣٩٠ ويس با اراده و قدرت زنانگي خود، بنياد اين محروميت که نداشتن آزادي انديشه و اختيار عمل است را به هم مي ريزد و در مقابل جامعه مردسالار مي ايستد و روابط اجتماعي و فرهنگي حاکم را زير و رو مي کند.