Abstract:
یکی از باورهای بنیادین آیین مزدیسنا را میتوان چنین خلاصه کرد: اعتقاد به یگانگی
خداوند در عین دوگانگی جاری در نظام هستی.
طبق اصل دوگانگی» زرتشتیان معتقدند از ابتدای آفرینش» بین نیروهای خیر از یک طرف
و نیروهای شر از طرف دیگرء نبردی باستانی و طولانی آغاز شده است که در تمام طول
تاریخ ادامه خواهد داشت؛ اما پیروزی نهایی با نیروهای خیر خواهد بود.
این جریان فکری» به عنوان یکی از آموزههای اصلی این آیین به شاهنامه نیز راه یافته
است. به طورکلی نظام دوگانگی نیکیها وبدیها در سه بخش جداگانه -چه در آیین مزدیسنا
و چه در شاهنامه قابل بررسی است:
۱) نبردی اساطیری بین خیر وشر وجوددارد.
مام خوررهاء شادرهاو زیبایرها را به ثیروهای خر منتسیه میدا
۳ همهی بدیهاء غمها و زشتیها را به نیروهای شر نسبت دادهاند.
پیروان آیین مزدیسناء در عین حال که این دوگانگی را باور دارند» معتقد به یگانگی
خداوند هستند که خدای بکتای آنها اهورامزدا نام دارد. در شاهنامه نیز اعتقاد پیروان آیین
مزدیسنا به خدای یکتا از زبان شخصیتهای پیرو این آیین» مطرح شده است.
Machine summary:
به عنوان مثال يکي از بنيادي ترين و مهمترين معتقدات آيين مزديسنا، نبرد جاودانه ي خير و شر (نيکي و بدي ) است که همين روحيه در کل شاهنامه نيز يافت مي شود و از آغاز تا پايان آن ، اين نبرد اساطيري جريان دارد و مي توان جلوه هاي مختلفي از آن را مشاهده کرد.
» (زبان ، فرهنگ ، اسطوره ، ص ٢١١) به اصل دوگانگي نيکي ها و بدي ها به عنوان يکي از باورهاي بنيادين دين زرتشتي ، در بخشهاي مختلفي از اوستا و ساير متون ديني مزديسنان اشاره شده است ؛ از جمله : در يسنا ٤٥، فقره ي ٢ مي خوانيم : «من مي خواهم سخن بدارم از آن دو گوهري که در آغاز زندگاني بوده اند از آنچه آن يکي مقدس به ديگري خبيث گفت که فکر و تعليم و خرد و آرزو و گفتار و کردار و روح ما با هم يگانه و يکسان نيست .
در واقع از آنجايي که آيين مزديسنا به عنوان دين کهن ايرانيان باستان شناخته مي شود و از طرف ديگر، منابع فردوسي درسرودن شاهنامه برگرفته ازاسطوره ها وآيين هاي کهن 236 ايران بوده است و فردوسي نيز شاعري امانتدار و متعهد بوده ، اين آموزه ها را در شاهکار جاودانه ي خود منعکس کرده است ؛ که يکي از اين آموزه ها همان دوگانگي نيکي ها و بدي ها و تقابل بين خير و شر است .