Abstract:
بر خلاف نظریات منتقدین گذشته» در نظریههای مدرن ادبیء زبان و ویژگیهای آن به عنوان یکی
از محوریترین عناصر شعر مطرح است تا جایی که فرمالیستهای روسی, شعر را از طریق فرآیند
آشنایی زدایی در زبان تعریف کردند. یکی از شیوههای برجسته سازی و خارج کردن زبان از سطح
خودکار, ابداع واژهها و ترکیبات جدید است. فرمالیستها این فرایند را هنجار گریزی واژگانی نامیدند.
البته بدیهی است که این نوع بیگانه نمایی در زنجیرهی کلام باید با نوعی زیبایی نیز همراه باشد تا
بتوان آن را فعالیتی هنری و خلاقانه تلقی کرد.
منوچهر آتشی یکی از شاعران معاصر است که توانست از قابلیت ترکیب پذیر بودن زبان فارسی
و انعطاف پذیری آن بهره ببرد و با ابداع واژهها و لغات جدیداز زبان شعر خود آشنایی زدایی کند.
در این پژوهش کیفیت ابداع واژگان، در اشعار او مورد بررسی قرار گرفته است.
Machine summary:
را در زبان فارسي به وجود ميآورد اما آتشي با اين پسوند واژگان جديدي چون «سخره ناک» و «عطشناک» را خلق کرده است : چشم بسته لب گشاده سخره ناک (آهنگ ديگر، ١٥٦) ديري است که هر مرغ عطشناک هراسان / تا ديد مرا- افعي- چرخي زد و برگشت (ريشه هاي شب ، ٩) تکواژ مذکور غالبادر ترکيب بااســامي معني استعمال ميشوداما در شعر آتشي در ترکيب با اسامي ذات نيز به کار رفته و از اين رهگذر واژههايي چون «شهدناک، گلناک و دودناک» آفريده شده است : 217 با هزاران لب درخت ميوههاي شهدناک بوسه هاست (آهنگ ديگر، ٨٠) از بازوان قهوهاي و لخت باغها / از بارش پياپي و گلناک شخم ها (آهنگ ديگر، ٢٩) رود پيغام هر مصرع به شهر دودناک دشمنيها (آهنگ ديگر، ١٤٦) يکي ديگر از بديع ترين واژگان بر ســاخته آتشي در اين قلمرو واژه «خشمنده» در نمونه ي زير اســت .
زمين زابر تراوندهخاطرش رنجور/ که قطرهقطره سربش ز ميغ ميجوشد (ريشه هايشب ،٣٢) زيبايي تو/ برگ تراوندهاي اســت / که بعد افتادن گل ســرخ از شاخه / روييد (غزل غزلهاي سورنا، ٧٩) البته اگر آن خيسي خاص/ موي و دهان و چانه ات را/ تراوان شود (غزل غزلهاي سورنا، ١٦٤) ديگر نمونه هايي که آتشي در اين قلمرو ارائه ميدهد نيز قابل تأملند: آهنگ ديگر: خيزنده (٤٤)، پويه ناک (٢٣) ريشه هاي شب : شتابنده (١٣) 219 ديدار در فلق : گريه وار (١١١) آواز خاک: جوشنده (٨١) صفت + تکواژ آتشــي به ندرت از اين ترکيب در ساخت واژگان مشتق بهره برده است .