Abstract:
دربارۀ خسرو و شیرین نظامی به عنوان یکی از شاهکارهای ادب غنایی، مقالات و پژوهشهای فراوانی انجام شده و هر یک ازاین پژوهشها این اثر ارزشمند را از دیدگاهی مورد بررسی قرار داده است. امّا آنچه که دارای اهمیت بیشتری است شروح نوشته شده بر خسرو و شیرین است. دلیل این اهمیت نیز کمکی است که این شروح و تفاسیر در فهم ابیات نظامی و درنتیجه گشودهشدن راه برای پژوهشهای دیگر مینمایند. امّا باید گفت علیرغم دقّتی که شارحان در شرح خسرو و شیرین به خرج دادهاند، گاه ابیاتی مشاهده میشود که هنوز در پردۀ ابهام باقی مانده و یا به نظر میرسد شرح مناسبی از آنها ارائه نشده است. از جملۀ این ابیات، بیتی است که در بخش «دیدار خسرو و شکر اصفهانی» آمده و در متن مصحَّح وحیددستگردی اینگونه ضبط شده است: به سوسن بوی شه گفتا: چه تدبیر؟ سمنبر گفت: سالی سوسن و سیر در این پژوهش سعی شده با بررسی تمامی شروح خسرو وشیرین و اختلاف نظر شارحان و پژوهشگرانی که دربارۀ این بیت اظهار نظر کردهاند و همچنین با بیان دلایل و شواهد دیگر از متون و شعرای دیگر، معنی و مفهوم صحیحتری برای این بیت ارائه شود.
Machine summary:
در مرحلۀ اول همانگونه که پیش از این بیان شد از نزد خسرو خارج شده و کنیزی را در پوشش خود به نزد خسرو میفرستد و به اینروش، شب اوّل خود را از دست خسرو نجات میدهد: به عذری کان قبول افتاد در راهکنیزی را که همبالای او بوددرو پوشید زرّ و زیور خویش, , برون آمد ز خلوتخانۀ شاهبه حسن و چابکی همتای او بودفرستاد و گرفت آن شب سر خویش (همان: 281) مرحلۀ دوم زمانی پیشمیآید که خسرو، فردای آن شب نظر شکر را دربارۀ شبگذشته و حسن رفتار خود در معاشقه جویا میشود و شکر ظاهراً بوی دهان خسرو را بهانه کرده 1 و به این روش او را به مدّت یک سال از خود دور میکند: یکی عیب است اگر ناید گرانتنمک در مردم آرد بوی پاکیبه سوسن بوی شه گفتا: چه تدبیر؟, , که بویی در نمک دارد دهانتتو با چندین نمک چون بویناکی؟سمنبر گفت: سالی سوسن و سیر (همان: 282) در مرحلۀ سوم و پس از دوری یکسالۀ خسرو از شکر، زمانی که دومرتبه به دیدار او میرود، شکر حیلهای را که برای بار اوّل انجام داده بود به کار میگیرد و اینبار نیز تن به خواستۀ خسرو و همآغوشی او نمیدهد: چو دوری چند رفت از عیش سازیهمان جفته نهاد آن سیم ساقش, , پدید آمد نشان بوس و بازیبه جفتی دیگر از خود کرد طاقش (همان: 283) حال باز میگردیم به مرحلۀ دوم چارهاندیشی شکر برای رهایی از دست خسرو؛ زمانی که شکر بوی دهان خسرو را بهانه میکند.