Abstract:
یکی از عواملی که شعر را از دیگر گفتهها متمایز میسازد، موسیقی آن است. در طول تاریخ زندگی انسان، هر چیزی که صدای ریتمیک و موسیقایی داشته، توجه او را به خود جلب کرده است. شعر هم یکی از چیزهایی است که همیشه مورد توجه انسان بوده است، دلیل آن هم موسیقایی بودن شعر است. این ویژگی شعر است که باعث تأثیرگذاری و ماندگاری آن در ذهن و خیال خواننده میشود. به طوری که تمامی کتب آسمانی ادیان مختلف هم به صورت نوشتههایی موزون و آهنگین بودهاند تا در پیروان این ادیان بیشترین تأثیر را داشته باشند. اما آن عناصری که برجنبة موسیقایی شعرهای مختلف میافزاید، متنوع و گوناگون هستند. موسیقی شعر کلاسیک فارسی ناشی ازعوامل مختلفی همچون: وزن، قافیه، ردیف و ... میباشد. شعر کلاسیک را چون بیشتر به صورت آواز میخواندهاند، موسیقاییتر به نظر میرسد، در واقع شاعر مجبور بود که به هر نحو ممکن بر موسیقایی بودن آن بیفزاید تا قابل خوانده شدن به صورت آواز در دربارها یا در جمع مردم باشد. اما عوامل ایجاد کنندة موسیقی در شعر نو به دلیل تحولاتی که در ساختار و محتوای شعر به وجود آمد، با عوامل موسیقی ساز در شعر کلاسیک، تفاوتهایی دارد، که در این مجال قصد بررسی این عوامل را داریم. سیدعلی صالحی، یکی از شاعران نو پرداز معاصراست که شعرش را میتوان جزو شعر گفتار به حساب آورد. شعر او از لحاظ موسیقایی در نوع خود منحصر به فرد است. در این مقاله سعی بر آن است تا عواملی را که باعث ایجاد موسیقی در شعر صالحی میشود، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
Machine summary:
شعر گفتار كه مورد بحث ماست داراي عناصري است كه به موسيقايي شدن آن كمك ميكند، چون اين گونه شعر به گفتار مردم عادي نزديك است پس ميتوان موسيقي آن را هم برگرفته از نوعي موسيقي ظريف دانست كه در گفتار عادي مردم وجود دارد.
صالحي هم در شعر خود گاهي در يك شعر چندين بار يك جمله را تكرار ميكند كه به موسيقايي شدن شعرش كمك كرده است.
اين قطعه شعر، بند اول شعري است با عنوان «مردهام باز خواهد گشت» كه صالحي در آن شعر، چهار بار جملهي «دردت به جانم علو، بادم بزن بابا!» و سه بار جملهي «بو، بوي خوش پيراهن پدر» را تكرار كرده است، كه علاوه بر تأثير عاطفي كه در خواننده دارد، نوعي موسيقي به شعر بخشيده است و آن را آهنگينتر كرده است.
تكرار بند گاهي شاعر در شعر خود يك بند كامل را در پايان و يا درهرجاي ديگر شعر، تكرار مي كند كه نشان از اهميت آن بند براي شاعر دارد و علاوه بر آن، اين تكرار باعث آهنگين وموسيقايي شدن شعر مي گردد در نمونه ي زير از شعر صالحي تكرار بند، در پايان شعر اتفاق افتاده است و شعر را موسيقايي كرده است.
5. گروههاي موازي چون زبان شعر گفتار به زبان مردم عادي كوچه و بازار نزديك است، گاه در اين گونه اشعار اصطلاحات و تركيباتي كه در گفتار محاورهاي به كار ميرود، ديده ميشود كه بار موسيقايي شعر را بيشتر ميكند.
صالحي هم به عنوان يك شاعر شعر گفتار، از اين گروههاي موازي براي موسيقايي كردن شعر حود بسيار بهره برده است.
صالحي از اين گروه موازي براي افزايش بار موسيقايي شعرش استفاده كرده است.