Abstract:
پیشگامی سنایی در موضوعات مختلف شعری همانند وارد کردن مفاهیم عرفانی به شعر فارسی، بنیانگذاری پایههای شعر انتقادی و اجتماعی و ابداع غزل قلندری امری مسلّم و شناخته شده است. آنچه کمتر بدان پرداخته شده، اشعار مدحی سنایی و مبدع بودن وی در مدایح تعلیمی و ارائة آموزههای سیاسی است که از یک سو تأثیر ژرفی بر سعدی و مدیحههای او گذاشته و از سوی دیگر ناشناخته ماندن آن سبب تردید در حقیقت بیداری شاعر شده است؛ از اینرو، نوشتار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی انواع گوناگون اشعار مدحی سنایی، به معرفی این آموزههای سیاسی پرداخته و نشان میدهد که سنایی در قالب تمثیل و بیان حکایتهایی از ازمنة گذشته، داروی نصیحت را در لوای مدح و ستایش به جان حاکمان ریخته و آنها را به اجرای عدالت، دقت در انتخاب دولتمردان، برخورد با کارگزاران جورپیشه و ... ترغیب میکند و از ریختن خون بیگناهان برحذر میدارد.
Sanayi's pioneering in different poetic issues such as inserting mytical concept into persian poet, establishing the bases of social and critical poems and creating lyrics is always taken for granted. The points that have recieved little attention are Sanayis eulogy poem and his innovation in presentment of Political teachings and creating a new style in panegyric poem which has a great influence on sadie and his panegyric,and its being unknown has created a sense of doubt in poets awaking and accusations in this field as well. Therefore, present paper, using descriptive – analytical method, besides analyzing different types of sanaies poems, it has introduced these Political teachings. Finding show that in the form of parody and expression of tales from the past, Sanayi has been advised the rulers in eulogy poems, and encourages them to performance justive, to carefull in selection of employees and to deal with wrongdoers.Also, he warns against shedding the blood of innocents.
Machine summary:
آنچه کمتربدان پرداخته شده ،اشعارمدحيسناييومبدع بودن ويدرمدايح تعليميوارائۀ آموزه هايسـياسياست که ازيک سوتأثيـرژرفيبرسعديومديحه هاياوگذاشـته وازسـوي ديگرناشناخته ماندن آن سبب ترديددرحقيقت بيداريشاعرشده است ؛ازاين رو،نوشتارحاضر، باروش توصيفي -تحليلي،ضمن بررسيانواع گوناگون اشعارمدحيسـنايي،به معـرفياين آموزه هايسياسيپرداخته ونشان ميدهـدکه سـناييدرقالب تمثيل وبيان حکايت هاييازازمنۀ گذشته ،داروينصيحت رادرلوايمدح وستايش به جان حاکمان ريخته وآنهارابه اجراي عدالت ،دقت درانتخاب دولتمردان ،برخوردباکارگزاران جورپيشه و...
ج -شاعردراين ابيات ،تنهابه ستايش محض نپرداخته ؛بلکه صفات وويژگيهاي برجستۀاهل بيت رانيزمتذکرميشود؛به عنوان مثال ،علاوه برابيات پراکنده ايکه در ديوان سناييدرمدح رسول اکرم (ص )ديده ميشود،شش قصيده ويک غزل به طورکامل درنعت آن حضرت سروده شده است که درآنهابه ويژگيهايشاخص ايشان چون صبر(سنايي،٨٥٩:١٣٦٦)،رحمت عالميان بودن (همان :٤٣)،شفيع روزجزابودن (همان :٣٧٧)، شجاعت (همان ٣٧٧)و...
شوريدةغزنه دراين زمينه ،گاهيبه خلق چهره ايدروغين وغيرقابل باورازسيمايوزرا وتوصيفات خلاف واقـع ومغـايرباواقعيت هايتاريخـي دست يازيده است ؛چنـان که در قصيده اي،جودوبخشش قوام الدين راموردتمجيدقرارداده وابرازشادمانيميکندکه با آشکارشدن پرتوعدالت اين وزير،ازفتنه وظلم ،اثريدرکشورنمانده است (همان :٥٦١)؛در حاليکه به روايت اسنادتاريخي،قوام الدين ابوالقاسم ،يکيازدسيسه کاترين عمال ديواني سلاجقه بودودرزمان وزارت معين الدين ابينصراحمدبن فضل بن محمودکاشاني«مدت ها بوددرحسرت وزارت ،مرتکب هرنوع جنايتيميشدوجان بسياريازامراواعيان ووزرا رادرراه رسيدن به اين قصدبه بادداده بود»(اقبال ،٢٥٧:١٣٨٨) ابيمحمدالحسن بن المنصورالقاينيراتاج الوزراناميده ومعتقداست که اوچنان فردبا درايتياست که دراثرپشتکارولياقت خود،سرزمين غزنين راآبادوبهشت آسانموده و مردمان راازغم روزگاررهانيده است (سنايي،٥٤٣:١٣٧٧)؛حال آنکه درواقعيت هايتاريخي، اين وزيردردوران بهرامشاه غزنـويعهـده داروزارت بودوغـزنين درآن دوران ،عرصـۀ کشمکش وجنگ ميان غوريان وغزنويان بودودراحوال اين وزير،همين بس کـه «گوينددر آخرعمر،هرمظلمه ايکه به دست اورفته بودوبه خاطرش ميآمدبه بذل مال ردميکرد» (اقبال ،١٣٨٨:٢٥٨) ٢-١-٢-١-٢ مدح سلاطين سناييدرآغازکارشاعري،برخيازسلاطين دورةدوم حکومت غزنويان راکه دست نشاندةسلجوقيان وبه عنوان قدرت حاشيه ايمطرح بودند،ستايش وتمجيدکرده که ازآن جمله است :ستايش سلطان مسعودبن ابراهيم (٤٩٢-٥٠٨)ومدح بهرامشاه غزنوي(٥١١-٥٥٢).