Abstract:
توجه به عناصر موسیقیساز شعر( مانند: وزن، قافیه، ردیف) به خواننده کمک میکند تا معانی و حس شاعر را بهتر درک نماید. بهویژه در خصوص قافیه که مهمترین جلوهگاه موسیقی کناری در شعر بوده و نقش مهمی در انتقال معانی ایفا مینماید. که با بررسی آن علاوه بر فهم بهتر مفهوم مورد نظر، میزان توانمندی شاعر در سرودن شعر نیز سنجیده میگردد. اقبال لاهوری شاعر نام آشنایی است. وی با پیروی از شاعران بزرگ فارسیسرا قافیه را ابزاری برای القای عاطفه و مفهوم مورد نظر خود به کار گرفته است. این تحقیق میکوشد تا با روش تحلیلی _ توصیفی نقش موسیقایی قافیه را با تکیه بر اشعار جاویدنامه علامه اقبال لاهوری مورد بررسی قرار دهد. ساختهای محکم و گوناگون قافیه، تأثیر طنین حروف قافیه در جبران محدودیت وزنی و همچنین القای عاطفه مورد نظر شاعر، تناسب آوایی اجزای بیت با حروف قافیه و نیز استفاده اقبال از صنایع بدیعی و ساخت قافیههای هنری در این مقاله به عنوان علل گوشنوازی قافیه در شعر جاویدنامه مورد بررسی قرار گرفته است.
Paying due attention to poem's musical elements (such as rhythm, rhyme, Radif) helps the reader to perceive the meaning as well as poet's feelings better. Specially, it is the case for rhyme which is the most important manifestation of music accompanying the poem and it plays a significant role in transfer of the meaning. Investigating such poetic elements not only helps to better make sense of the poem, but also evaluates poet's strength in writing poems. Iqbal Lahouri, a famous Iranian poet, has used rhyme as any other Iranian poets as an instrument to express his emotions and his desired meaning and this study attempts to investigate the musical role of the rhyme by applying an analytical-descriptive approach and by relying upon poems within Iqbal Lahouri's Javid Nama.Strong and various structures of the rhyme, the impact of rhyming letter's resonance in compensation of metre limitations, the expression of the poet's desired emotion, phonetic consistency of verse components with rhyme letters as well as Iqbal's use of imagery devices and creation of artistic rhymes have been evaluated in this study as the main reasons for Javid Nama's poems ear-catching rhymes.
Machine summary:
فصل نامه علمي تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا) دوره ١١، شماره ٤١، پاييز ١٣٩٨، صص ٣٤-١٣ تاريخ دريافت : ٩٧/٤/٢٨، تاريخ پذيرش : ٩٨/٤/١٩ بررسي نقش موسيقيايي قافيه در اشعار جاويدنامه اقبال لاهوري اعظم گله داري ١، دکتر سيد جعفر حميدي ٢، دکتر شمس الحاجيه اردلاني چکيده توجه به عناصر موسيقيساز شعر( مانند: وزن ، قافيه ، رديف ) به خواننده کمک ميکند تا معاني و حس شاعر را بهتر درک نمايد.
ساخت هاي محکم و گوناگون قافيه ، تأثير طنين حروف قافيه در جبران محدوديت وزني و همچنين القاي عاطفه مورد نظر شاعر، تناسب آوايي اجزاي بيت با حروف قافيه و نيز استفاده اقبال از صنايع بديعي و ساخت قافيه هاي هنري در اين مقاله به عنوان علل گوشنوازي قافيه در شعر جاويدنامه مورد بررسي قرار گرفته است .
براي نمونه چند بيت اول جاويدنامه جهت مشخص شدن تفاوت آهنگ حاصل از قافيه در وزن مشترک ذکر ميگردد: آدمــي انـدر جهــان هفـت رنگ هر زمان گرم فغان مانند چنگ آرزوي همنفــس مـي ســـوزدش نالـه هـاي دلنـواز آمــوزدش ليکن اين عالم که از آب و گل است کي توان گفتن که داراي دل است بحر و دشت و کوه و که خاموش و کر آسمان و مهر و مه خاموش و کر گر چه بر گردون هجوم اختر است هر يکي از ديگري تنهاتر است (لاهوري، ١٩٨٢: ١) ابيات بالا همگي در وزن مشترک سروده شده اند، و عاملي که سبب ايجاد تنوع ميگردد آوردن کلمات و قافيه هاي متنوع مانند «رنگ ، چنگ » ، «ميسوزدش ، آموزدش » ، «گل ، دل » «که ، مه » ، «اختر، تنهاتر» است که هر کدام بسته به حروف داراي نغمه و آهنگ خاص خود ميباشند.