Abstract:
مکان اساطیری یکی از ویژگیهای تأثیرگذار اسطوره بر حماسه است. براساس متون فارسیمیانه، خونیرس به عنوان مرکز مقدس اساطیر ایران شناخته میشود و به عنوان آفریدة خاص اورمزد که محمل آغازهاست، از آن یاد میشود. این مرکز مقدس مزدیسنا، بر اساس قانون انتقال عناصر اساطیری به حماسه، وارد متن شاهنامه شده است و برخی ویژگیهای خاص خود مانند: تقدس، پایداری، مورد رشک بودن و پاسداشته شدن از سوی بهدینان را به گونههای متفاوتی وارد متن حماسه کرده است. اثبات علمی این نکته که خونیرس همان مفهوم ایران در شاهنامه است؛ نیازمند معرفی مجموعة پیونددهندههای این دو مکان اساطیری و حماسی بود، بنابراین در این راستا برخی از پیونددهندهها، مانند: پهلوانان و اخلاق پهلوانی، دشمنان ایران، جادو ستیزی، خردگرایی ایرانیان و فره و فرهمندی بررسی و بازشناسی شدهاند. رویکرد مقالة حاضر در بحث اسطوره-شناسی برپایة مکتب پدیدارشناسی و نظریات میرچا الیاده بوده است و براساس اصول نظری این مکتب ارتباط مکانی اسطوره و حماسه تبیین شده است
The mythological location is one of the most influential features of myth on the epic. Based on Middle Persian texts, Xoniras known as the holy center. As a special creation of Urmazd. This is the place to start creation. This sacred center of Zoroastrian religion based on the transition of mythological elements to the epic, has entered to the text of Shahnameh and it has introduced some of its special features such as: holiness, sustainability, envy and Zoroastrian care, into the text of the epic. In order to demonstrate scientific proof that Xoniras is the concept of Iran in Shahnameh, It was necessary to introduce a set of links of these two mythological and epic places. Therefore, some links such as: Heroes and heroic ethics, enemies of Iran, magic, rationalism of Iranians, and Farah and Farahmandi have been investigated and recognized. The approach of the present article to the discussion of mythology has been based on the phenomenology school of Mircea Eliade, and based on the theoretical principles of this school, the spatial relationship between myth and epic has been explained.
Machine summary:
پيوند فضاي قدسي اساطير ايران با مکان حماسي شاهنامه فردوسي 1 حامد بشيري زيرمانلو(نويسنده مسئول ) دانشجوي دکترا دانشگاه اروميه 2 عليرضا مظفري تازه کندي استاد دانشگاه اروميه ، دانشکده ادبيات و زبانهاي خارجي 3 عبدالناصر نظرياني استاديار دانشگاه اروميه ، دانشکده ادبيات و زبانهاي خارجي چکيده مکان اساطيري يکي از ويژگيهاي تأثيرگذار اسطوره بر حماسه است .
اثبات علمي اين نکته که خونيرس همان مفهوم ايران در شاهنامه است ؛ نيازمند معرفي مجموعۀ پيونددهنده هاي اين دو مکان اساطيري و حماسي بود، بنابراين در اين راستا برخي از پيونددهنده ها، مانند: پهلوانان و اخلاق پهلواني، دشمنان ايران ، جادو ستيزي، خردگرايي ايرانيان و فره و فرهمندي بررسي و بازشناسي شده اند.
٣-١- روش پژوهش در مقالۀ پيش رو از روش توصيفي-تحليلي استفاده شده است ؛ بدين معنا که با بررسي متون فارسيميانه و اوستا به جمع آوري ويژگيهاي خونيرس پرداخته ايم و دست آخر نيز با بررسي ويژگيهاي ايران در شاهنامه ارتباط اين دو را مشخص کرده ايم .
از ميان کتاب ها و مقالات پرشماري که در موضوع اسطوره و اسطوره شناسي و مقايسه تطبيقي ايزدان اساطيري و شخصيت هاي حماسي و اساطيري نوشته شده است ؛ تعدادي از اين منابع مانند: "بت هاي ذهني و خاطرة ازلي" ، "جهان اسطوره شناسي" و "اسطوره و حماسه " به بحث زمان و مکان اساطيري پرداخته اند و برخي از ويژگيهاي زمان و مکان اساطيري را مورد بررسي قرار داده اند، اما تنها در کتاب از اسطوره به حماسه (٢)، به ارتباط اسطوره و حماسه از نظر مکاني توجه شده است .
اين خود از ويژگيهاي اساطير ايراني است که فضاي قدسي آن شامل کل يک سرزمين ميشود و حتما اگر مکان قدسي برجسته اي نيز وجود داشته باشد، مانند: کوهها، مکانهاي نيايش ، درياچه ها و غيرهم حتما در خونيرس جاي دارند.