Abstract:
زیبایی و عشق در ایران، از قدمت بسیارکهن، برخوردار است. هرچند نویسنگان و شاعران ایرانی از زیبایی و عشق بسیار سخن گفتهاند، اما از این مفهوم تعریف روشنی به دست ندادهاند، بلکه همواره خود را مجذوب و مسحور زیبایی و عشق یافتهاند. ساختار زیبایی که در میان این مباحث پژوهش مطرح میشود، با آنچه در زیبایی شناسی مدرن مطرح است، متفاوت به نظر میرسد. سهروردی در سخن از زیبایی واژة حسن را به کار برده است و حسن را با جمال و کمال مترادف دانستهاند. تطبیق زیبایی و عشق سهروردی دو مقوله بنیادی هستند که میتوان با احتیاط آنها را با زیبایی شناسی جدید نسبت داد؛ چنانکه بامگارتن برای اولین بار در کتابی به زبان لاتین به نام «استتیک» در غرب وضع کرد که کاملا درباره ی زیبایی نیست، بلکه بخشهایی از آن درباره زیبایی است و در واقع عمده مطالب آن درباره معرفت شناسی است. با این حال سهروردی نیز در رساله «حقیقه العشق» اشارات اندکی در مورد زیبایی دارد و مستقیما به زیبایی شناسی و هنر نپرداخته است. بدین منظور با توجه به جایگاه زیبایی و عشق در نظام فکری سهروردی در این مقاله تلاش شده با استناد به منابع و به روش توصیفی- تحلیلی، ابتداء به رساله «حقیقه العشق» او پرداخته شود، سپس به این پرسش پاسخ داده شود که زیبایی و عشق عرفانی چیست؟ و چگونه میتوان آن را با زیبایی شناسی مدرن تطبیق داد؟
Beauty and love in Iran have a very ancient history. Although Iranian writers and poets have spoken much about beauty and love, But they have not given a clear definition of this concept, Rather, they have always found themselves fascinated by beauty and love. The aesthetic structure that emerges among these research topics, It looks different from what is said in today's aesthetics. Suhrawardi has used the word Hassan in his speech about beauty and has considered Hassan as synonymous with beauty and perfection. The connection between Suhrawardi beauty and love are two fundamental categories that can be cautiously attributed to today's aesthetics. As Bamgarten first put it in a Latin-language book called Aesthetics in the West, which is not entirely about beauty. Rather, parts of it are about beauty, and in fact most of it is about epistemology. However, Suhrawardi also has few references to beauty in his treatise "The Truth of Love" and does not deal directly with aesthetics and art. For this purpose, considering the position of beauty and love in Suhrawardi's intellectual system, in this article, an attempt has been made by citing sources and by descriptive-analytical method. Let us first deal with his treatise "Haghihgat ul Eshgh", Then answer the question: what is beauty and mystical love? And how can it be adapted to modern aesthetics?
Machine summary:
بدين منظور با توجه به جايگاه زيبايي و عشق در نظام فکري سهروردي در اين مقاله تلاش شده با استناد به منابع و به روش توصيفي- تحليلي، ابتداء به رساله « حقيقه العشق » او پرداخته شود، سپس به اين پرسش پاسخ داده شود که زيبايي و عشق عرفاني چيست ؟ و چگونه ميتوان آن را با زيبايي شناسي مدرن تطبيق داد؟ واژگان کليدي: زيبايي، عشق ، عرفان ، سهروردي، زيبايي شناسي مقدمه اگر پيچيدگيهاي زيباييشناسي به نيکي ادراک شود، اين عنوان انواع مفاهيم را در ذهن متبادر ميسازد.
رهيافتي عرفاني در زيبايي و عشق سهروردي در مبحث زيبايي شناسي و تلازم معرفتي آن با عشق ، عده اي از صاحب نظران حسن و زيبايي را عامل محبت دانسته اند و معتقدند اين مطلب در دو رساله «ضيافت » و«فايدروس » افلاطون مطرح شده و از طريق ابن سينا در رساله العشق به عالم اسلامي وارد گرديده است ( پورنامداريان ، ١٣٧٣: ٣١ ).
از اين منظر، بحث از هنر و زيبايي و همچنين نور و رنگ در آثار نگارگران جايگاهي بس مهم دارد، در تأليفات و سخنان رمزي سهروردي نيز همواره مورد نظر بوده است گويي نور و رنگ جنبه هاي معرفتي ميان هنرمندان و عرفا را با يکديگر پيوند ميدهد و نشان ميدهد که هنر و معرفت عرفاني سرشتي مشترک و نزديک به هم دارند.