Abstract:
هدف: این پژوهش با هدف تاثیر قصه گویی و داستان گویی به سبک ادبی (داستانهای کلیله و دمنه) بر پرورش خلاقیت و کاهش خشم کودکان انجام گرفت. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایهی دوم و سوم ابتدایی شهرستان قروه در سال تحصیلی 92-91 بود. حجم نمونه ابتدا تعداد 60 نفر از دانشآموزان بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد، سپس بر اساس نمرات پرسشنامه تعداد 22 نفر از این افراد که در پرسشنامه خلاقیت پایینترین نمرات و در پرسشنامه خشم بالاترین نمرات را گرفتند انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت تاثیر متغیر مستقل قصه گویی و داستان گویی به سبک ادبی (داستانهای کلیله و دمنه) به سبک ادبی قرار گرفتند اما گروه کنترل تحت هیچگونه مداخلهای قرار نگرفتند. به منظور جمع آوری دادهها از پرسشنـامۀ خلاقیت شیفر و خشم چند بعدی پرواز و خالدیان استفـاده شـد. این پـژوهـش آزمایـشی از نوع پیـش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل اسـت. یافتهها: یافتههای به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات خلاقیت در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است همچنین میانگین نمرات خشم در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است. نتیجهگیری: نتیجهگیری میشود که قصه گویی و داستان گویی به سبک ادبی (داستانهای کلیله و دمنه) موجب افزایش و پرورش خلاقیت و کاهش و کنترل خشم میشود.
Aim: This study aimed to investigate the impact of storytelling and narrative literary style (Kalila wa Dimna stories), took on the development of creativity and reduce anger in children. Methods: The study population consisted of all second and third grades of elementary school students Ghorveh city in the school year 91-92. The sample size of 60 students were selected based on a random sample, Then, based on questionnaire scores, 22 of these patients, the lowest scores on the creativity scale and the highest scores on the anger scale were selected. Randomly assigned to experimental and control groups. Experimental group, 10 sessions, storytelling and narrative literary style (Kalila wa Dimna stories), were affected by the independent variable, but the control group did not receive any intervention. To collect the data, the questionnaire creativity Scheffer and Parvaz & Khaledian anger questionnaire were used. In this study, experimental pretest posttest control group. Results: The results showed that the Average Creativity in the post-test scores of the experimental group significantly higher than the control group post-test scores, and also results showed that the Average anger in the post-test scores of the experimental group significantly lower than the control group post-test scores. Conclusion: The results showed that storytelling and narrative literary style (Kalila wa Dimna stories), to enhance and foster creativity and redue anger.
Machine summary:
سنت قصه گويي به اندازه عمر انسان قدمت دارد و يکي از ابزارهاي مهم اصلاح رفتار و رشد و پرورش محسوب مي شده ، افلاطون از نخستين انديشمنداني است که اهميت قصه را براي براي کودکان را دريافت و بخشي از کتاب جمهوريت را به بيان اهميت قصه و داســتان اختصاص داده اســت (همايي و همکاران ، ١٣٨٥).
قصه درماني نوعي رفتار تقليدي در قالب شخصيت و رويکردي است در مشاوره که مردم را متخصصان اصلي زندگيشان و مشکلات را به عنوان بخش هاي جداگانه از مردم مي بيند و تصور مي کند مردم داراي بسياري از مهارتها، باورها، ارزشها و تواناييهايي هستند که به آنها کمک مي کند تا اثرات مشکلات را در زندگي شان کاهش دهند (بابا نظري و آقايي ، ١٣٩١).
بنابراين در پژوهش حاضراين سئوال مطرح ميگردد که آيا قصه گويي و داستان گويي به سبک ادبي و برگرفته از کتابهاي ايراني مثل کليله و دمنه بر رشد و پرورش خلاقيت و کاهش خشم کودکان موثر است ؟ روش پژوهش ايــن پـژوهـش آزمايـشــي از نوع پيـش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل اســـت .
يافته ها هدف از پژوهش حاضر تاثير قصه گويي و داستان گويي به سبک ادبي (داستانهاي کليله و دمنه ) بر پرورش خلاقيت و کاهش خشــم کودکان اســت که اطلاعات توصيفي و استنباطي مربوط به هر کدام از متغيرها در زير ارائه شده است .
از يافته هاي ديگر پژوهش اين بود که اســتفاده قصه گويي و داستان گويي به سبک ادبي (داستانهاي کليله و دمنه ) در کاهش خشــم در کودکان مؤثر مي باشــد.