Abstract:
عشق در منظومه ويس و رامين با زندگى پيوند خورده است و انگيزهاى است براى زنده ماندن و شادابی و از دخترى افسرده كه قصد خودكشى دارد زنى فعال و مبارز و از پسرى خوشگذران و بىهدف، شاهى خردمند و عدالتگستر مىسازد. گرگانی این مضمون غنایی را به مدد ِ مهارت و چیرهدستی در تصویرگری، باورپذیر میکند. مساله اصلی در این مقاله بررسی و تحلیل تصاویر اندام عشّاق در منظومه ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که در این منظومه به ترتیب تصویر روی، رخسار، زلف، چشم و قد و قامت بیشترین کاربرد را داشته است هر چند گرگانی از جلوهگری ابرو، زنخدان، لب، دندان و دهان و ... نیز غافل نمانده است. ذائقه و سلیقهی ایرانی برای هر یک از اعضا و اندام معشوق ویژگی خاصی را میپسندد و این مسئله در شعر کهن فارسی به صورت یک قاعده کلی ارائه شده و گرگانی نیز در تصویرگری اندام عشاق از آن پیروی کرده است. بدین منظور با بررسی محتوای کیفی و تحلیل منابع کتابخانههای به شیوه توضیحی-تحلیلی، در آن دسته از ابیات این منظومه که به توصیف اندام پرداخته شده، مورد بررسی قرار گرفتهاند. در مجموع با تکیه بر تصویر اندام معشوق در منظومه ویس و رامین میتوان دریافت که در روزگار گرگانی، قد عشّاق میبایست بلند و کشیده، موتافته و پریشان و عنبرين، صورت سفید و دارای خال سیاه، کمر باریک و لطیف، ناخن خضاب و ... باشد .
Machine summary:
ذائقه و سليقه ي ايراني براي هر يک از اعضا و اندام معشوق ويژگي خاصي را مي پسندد و اين مسئله در شعر کهن فارسي به صورت يک قاعده کلي ارائه شده و گرگاني نيز در تصويرگري اندام عشاق از آن پيروي کرده است .
٢-٢-تصوير اندام عّشاق در ويس و رامين : ٢-٢-١-ابرو: اگر چه ابرو را مي توان بخشي از چهره به شمار آورد اما آن چه که اين بخش چهره را متمايز مي سازد نگاه ويژه به اين بخش از اندام عشاق در تصويرگري و مخصوصا تشبيه ابرو به کمان و تيراندازي معشوق از اين طريق به سمت عاشق از ترفندهاي رايج در شعر غنايي است که در برخي موارد شاعران با مدد آن به خلق ناب ترين لحظه هاي عاشقانه دست يافته اند.
معمولاً زيبايي هاي معشوق با اصطلاحات نظامي بيان شده است ، اين منظومه اگرچه غنايي است ولي چون برسر تصاحب معشوقه اي در مواردي بين طرفين جنگ هايي صورت گرفته است ، شمايلي چون ابرو به کمان و نگاه به تيرو زلف را به کمند تشبيه کرده اند.
هم چنين يافته هاي اين مقاله نشان مي دهد ذائقه و سليقه ي ايراني براي هر يک از اعضا و اندام معشوق ويژگي خاصي را مي پسندد و اين مسئله در شعر کهن فارسي به صورت يک قاعده کلي ارائه شده و گرگاني نيز در تصوير اندام عشاق از آن پيروي کرده است .