Abstract:
در طریقتهای صوفیانه همواره موضوع «اَقرب طُرُق» مطرح بوده است؛ برای مثال نجمالدین کبری «طریق شُطّار» و ابنعربی «وجهخاص» را «اقرب طرق الی الله» معرفی کردهاند. حسین خوارزمی و بعضی از شارحان کبرویمسلکِ فصوص، «وجه خاص» یا «قُرب بدون واسطه» را همان «طریق شُطّار» دانستهاند. اما بعضی از محققان، این نظر را نپذیرفته و طریق «شُطّار» را امری مربوط به عرفان عملی خراسان، و «وجه خاص» را مفهومی مرتبط با عرفان نظری مکتب ابنعربی دانستهاند. مقالۀ پیش رو این موضوع را با بهرهمندی از فتوتنامۀ عبدالرزاق کاشانی مورد بازبینی قرار داده است؛ زیرا کاشانی، برخلاف بعضی از شارحان صِرف عرفان نظری، در تصوف عملی نیز سلوک داشته و دست ارادت به عبدالصمد نطنزی و بعضی دیگر از مشایخ بزرگ وقت داده است، و همان گونه که ابن الفوطی و دیگران، ایشان را «مِن العالمین العاملین» نامیدهاند، جامع علم و عمل بوده است. کاشانی در فتوتنامهاش، بهجای واژۀ «شُطّار»، از واژۀ «فتوت» به معنی «ظهور نور فطرت» و در معنای ضمنی «وجه خاص» استفاده کرده است. تحقیقات نشان میدهد که این اندیشه از طریق قیصری، شاگرد مشهور کاشانی، به خوارزمی و دیگران انتقال یافته است. مفهوم «وجه خاص» را میتوان «وقفه» یا «ارتباط بیواسطه» در اندیشۀ عبدالجبار نفری داست. در نگاه این عارف گمنام، «واقفان» به «قرب وریدی» از «طریق سرّ» راه یافتهاند؛ که بعدها، ابنعربی «وقفه» را با اصطلاح «وجه خاص» بهعنوان نزدیکترین راه ارتباط حق با بنده از طریق عین ثابت، مورد شرح و بررسی قرار داده است. این مقاله بر آن است تا بیان کند «وجه خاص ابنعربی» در شرح «واقفان» و «ملامتیان»، با «اهل فتوت کاشانی» و «طریق شُطّار نجم کبری» قابل انطباق میباشد.
In Sufi ways the idea of "closest path" has always received much attention; for instance, Najm al-Din Kobra’s "Shottar path" and Ibn Arabi’s Special-Mode path" have been respectively introduced by them as the "closest path to God”. Hossein Kharazmi and some other followers of Kebrooyeh, consider the main motifs of "Special-Mode path", also called "the path without mediator" and "Shottar path" to be the same. However, some researchers have not accepted this idea and consider "Shottar path" as a part of practical gnosis of Khorasan, but consider "Special-Mode path" as a part of theoretical gnosis of Ibn Arabi’s ideology. This article attempts to review this issue using Abd al-Razzaq Kashani’s Futowat-Name; because Kashani has had knowledge about practical gnosis as well as theoretical one, unlike some other mystics, and has followed the likes of Abd al-Samad Natanzi. He is a man of word and practice, and was called "the wisest of sages" by Ibn al-Futi. In his book, Kashani used the word "Futowat", meaning "the enlightenment of human nature" instead of "Shottar" and used "Special-Mode" in its connotative meaning. Findings show that this idea was transferred to Kharazmi and others by Gheysari, one of the famous students of Kashani. The concept of "Special-Mode" can be equivalent of "Waqfe" or "direct connection" in the ideology of Abd al-Jabbar Nafari. In the eye of this anonymous mystic, "Waqifs" have achieved "Varidi Qurb" through "the way of secrets". Later, Ibn Arabi describes "Waqfe" with the term "Special-Mode" as the closest way of connection between God and his servants in a stable way. This article attempts to say that "Ibn Arabi’s Special-Mode" in the description of "Waqifs" and "Malamatiyyas" is in accord with "people of Futowat" in Kashani’s ideology and "Shettar path" in Najm Kobra’s ideology
Machine summary:
مقالۀ پیش رو این موضوع را با بهرهمندی از فتوتنامۀ عبدالرزاق کاشانی مورد بازبینی قرار داده است؛ زیرا کاشانی، برخلاف بعضی از شارحان صِرف عرفان نظری، در تصوف عملی نیز سلوک داشته و دست ارادت به عبدالصمد نطنزی و بعضی دیگر از مشایخ بزرگ وقت داده است، و همان گونه که ابن الفوطی و دیگران، ایشان را «مِن العالمین العاملین» نامیدهاند، جامع علم و عمل بوده است.
کاشانی یکی از شاخصترین افرادی است که هم با اصطلاحات و نظریههای مکتب ابنعربی آشنایی تام داشته و هم در طریق عرفان خراسان سلوک کرده است؛ پس اگر آنچه را در باب «طریق فتوت» بیان داشته همان «طریق شُطّار کبرویان» بدانیم، کافی است ثابت شود که کاشانی این راه را «اقرب طرق» دانسته و با رابطۀ بیواسطهای که در باب «وجه خاص» واقفان و ملامتیان آمده است، قرابت معنایی دارد.
در نظام فکری ابنعربی، آنگاه که به جنبۀ سلوکی «اقرب الطرق» توجه شده است از لفظ «ملامتی» استفاده شده و آنگاه که وجه نظری این تجربه مد نظر بوده، بهجای لفظ «وقفه» از لفظ «وجه خاص» استفاده کرده است، یعنی ارتباط بیواسطۀ اعیان ثابته و حضرت حق؛ مفهومی که در اینسوی جهان اسلام، با اصطلاحات دیگری چون «طریق شُطّار و اهل فتوت» به بیان آن همت گماشتهاند.