Abstract:
با روی کار آمدن اوباما در سال 2008 واشنگتن ناگریز به ارزیابی مجدد سیاست خارجی خود شد. این وضعیت منجر به تغییر رویکرد آمریکا در قبال خاورمیانه گردید. یکی از مهمترین اهداف تغییر رویکرد آمریکای دوران اوباما در قبال خاورمیانه، تغییر از یکجانبهگرایی به چند جانبه گرایی بود. در همین ارتباط باید رویکرد آمریکا در قبال پرونده هستهای، همکاری با کشورهای 1+5، روابط فرا آتلانتیکی و اتخاذ راهبرد دیپلماسی چند جانبه در قبال ایران را میتوان جلوههای راهبرد چند جانبهگرایی اوباما دانست. هزینههای گسترده و منافع محدود سیاست مداخلهگرایانه گذشته آمریکا در منطقه خاورمیانه، اقتصادی شدن نفت شل در آمریکا و کاهش اهمیت استراتژیک منطقه خاورمیانه و نگرانیهای امنیتی آمریکا در سایر مناطق از جمله در جنوب شرق آسیا از علل تغییر راهبرد آمریکا در قبال خاورمیانه در فاصله سالهای 2008 تا 2016 بوده است. اما مهمترین نشانه های راهبرد اوباما نسبت به نفت را باید در افزایش تولید نفت داخلی امریکا، کاهش وابستگی به نفت خلیج فارس بخصوص عربستان، کاهش موقعیت ژئوپلیتیکی خلیج فارس، افزایش قدرت انرژی امریکا در برابر رقبای جهانی در نظر گرفت.
With Obama taking office in 2008, Washington was forced to reassess its foreign policy. This situation changed the US approach to the Middle East. One of the main goals of the Obama-era American approach to the Middle East was to change from unilateralism to multilateralism. In this regard, the US approach to the nuclear issue, cooperation with the P5 + 1 countries, transatlantic relations and the adoption of a strategy of multilateral diplomacy with Iran can be considered manifestations of Obama's multilateral strategy. Widespread Costs and Benefits of Past US Intervention Policy in the Middle East, The Loss of Oil in the United States, and the Declining Strategic Significance of the Middle East, and US Security Concerns in Other Areas, including Southeast Asia, It has been until 2016. But the most important signs of Obama's strategy towards oil should be considered in increasing US domestic oil production, reducing dependence on Persian Gulf oil, especially Saudi Arabia, reducing the geopolitical position of the Persian Gulf, increasing US energy power against global competitors.
Machine summary:
هزینههای گسترده و منافع محدود سیاست مداخله گرایانه گذشته آمریکا در منطقه خاورمیانه، اقتصادی شدن نفت شل در آمریکا و کاهش اهمیت استراتژیک منطقه خاورمیانه و نگرانیهای امنیتی آمریکا در سایر مناطق از جمله در جنوب شرق آسیا از علل تغییر راهبرد آمریکا در قبال خاورمیانه در فاصله سالهای 2008 تا 2016 بوده است.
به عنوان مثال تهديدات اقتصادي ناشي از وابستگي به واردات نفت خام به ويژه مسئله افزايش قيمتهاي انرژي در بازارهاي جهاني، تهديدات سياسي شامل استفاده از سلاح نفت به عنوان يك ابزار پيشبرد سياست خارجي از سوي كشورهاي صادركننده و تأثيرات ناشي از درآمدهاي كلان نفت و گاز بر تقويت دولتهاي مخالف آمريكا و تهديدات نظامي شامل هزينههاي كلان ناشي از حضور نظامي آمريكا در مناطق توليدكننده نفت و گاز به ويژه منطقه خليج فارس به منظور حفاظت از مراكز و مسيرهاي توليد و انتقال انرژي، فراروي مقامات ايالات متحده به منظور پيگيري سياستهايي با هدف كاهش آسيب پذيري اين كشور از طريق كاهش وابستگي به واردات نفت و گاز و رسيدن به خودكفايي در توليد انرژي، قرار داده است.
بنابراين در ديد سياست گذاران آمريكايي تغيير در الگوي مصرف انرژي و تمركز بر منابع جايگزين داخلي از جمله منابع نفت و گاز شيل را بايد به عنوان پاسخي طبيعي به نوسانات ناشي از بهاي نفت با هدف كاهش آسيب پذيري اقتصاد جهاني ايالات متحده در نظر گرفت.
23 منابع غيرمتعارف انرژي طي سالهاي اخير بهره برداري از منابع هيدروكربوني غيرمتعارف به عنوان يك منبع جديد انرژي و با هدف كاهش وابستگي به ديگر انواع انرژي فسيلي و تقويت امنيت انرژی واردكنندگان عمده نفت و گاز به ويژه ايالات متحده آمريكا، مورد توجه قرار گرفته است.