Abstract:
امروزه بیشتر دانشمندان بهدنبال الگویی برای مدیریت بحرانهای سیاسی ـ اجتماعی هستند. از آنجا که اصول و راهبردهای ارائهشده آنها اغلب خاستگاه غربی و غیر بومی دارد، با روش و سبک مدیریتی ائمه معصومین (علیهمالسلام) متفاوت است. این مقاله بهدنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که اصول و راهبرد مدیریتی حضرت امام علی(ع) در حل بحرانهای سیاسی و اجتماعی زمان خود چه بوده است. در این راستا فرضیه مقاله عبارت است از اینکه امام علی(ع) با مدیریت بر قلوب و اصلاح رابطه خود با خود و خود با خدا و باتوجه به شرایط و موقعیت زمان با سبکی از مدیریت آرام، متعادل و پیشگیرانه و مهارکننده به رفع بحرانهای سیاسی و اجتماعی زمان خود پرداخته است. در این مقاله فرضیه یادشده به انضمام اصول مدیریتی حضرت علی(ع) با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس بررسی اطلاعات کتابخانهای و سخنان و سیره حضرت در نهجالبلاغه و تطبیق آن با نظریات موجود در مورد مدیریت بحران ثابت شده است.
These days, many scholars are looking for a model for managing socio-political crises. As the principles and strategies they present in this regard are often of Western and non-indigenous origins, they differ from the method and approaches presented by the Imams (AS). This study is intended to answer the main question of what the principles and management strategies of Imam Ali (AS) were for resolving the political and social crises of his time. Hence, the research hypothesize that Imam Ali (AS) tried to resolve political and social crises by drawing the hearts of people and arranging his relationship with himself and with God, according to the conditions and situation of his time, with a peaceful, balanced and preventive management. The findings of this research confirmed the hypothesis, as well as the management principles of Imam Ali (AS) by employing descriptive-analytical method based on library data and speeches and biography of Imam Ali in Nahj al-Balaghah and its comparison with the present theories about crisis management.
Machine summary:
در مورد حضرت علي(ع ) بايد گفت : امتياز ويژه اي که ايشان نسبت به بسياري از انديشمندان و صاحبنظران در حوزه مسايل نظامي و امنيتي و مديريت بحران دارند اين است که در هر دو جنبه انديشه و عمل امام (ع )، منابع و مآخذ علمي وجود دارد، ازجمله کتاب گهربار و ارزشمند نهج البلاغه به عنوان اثر مکتوب ، خود منبع مؤثقي است در نماياندن افکار و سيره عملي ايشان ؛ به طوري که اين الگوها و راهکارهاي ارائه شده ، از وجود انساني برآمده است که در مقام انسان کامل و عبد خالص خداوند است .
عدالت گريزي عدالت گريزي صاحبان قدرت و وابستگان آنان ، يکي ديگر از ويژگيهاي جامعه در عهد امام علي(ع ) بود؛ که در اينجا به برخي از اين ابعاد اشاره ميکنيم : ـ امتيازات طبقاتي: از زمان خليفه دوم ، شيوه تقسيم غنايم و بيت المال بر پايه برتري قريش بر غير قريش ، مهاجر بر انصار و عرب بر عجم استوار بود (ابن ابي الحديد، ١٣٧٨ ق ، ج ٧: ٣٧) و حتي پس از حکومت حضرت از همان روزهاي نخست عده اي از سران قريش همچون طلحه ، زبير، عبدالله بن عمر، سعيد بن عاص ، مروان بن حکم و شماري ديگر از اشراف و سرمايه داران مدينه هنگام تقسيم بيت المال حاضر نشدند و نغمه هاي شوم مخالفت را شروع به نواختن کردند (مجلسي، ١٤٠٣ ق ، ج ٣٢: ١٨).