Abstract:
بسیاری از سازمانها بهمنظور بهرهگیری از منافع سیستمهای مدیریت دانش، این سیستمها را بهعنوان یک روش سیستماتیک برای بهکارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت دانش استفاده مینمایند تا قدرت رقابتی و کاراییشان افزایش یابد. بههرحال محدودیتهایی در دستیابی به اهداف این سیستمها وجود دارد که منجر به عدم استفاده کامل از مزایای بالقوه این سیستمها میگردد. مقاله حاضر به شناسایی محدودیتهای مؤثر بر ناخشنودی کاربران در خلال یک مطالعه پیمایشی در سازمانهای بهرهبردار این سیستم میپردازد. این عوامل به سه دسته محدودیت-های کیفیت سیستم، کیفیت دانش و کیفیت خدمات دستهبندیشده و مدل مفهومی تحقیق ارائه میگردد. برای جمعآوری دادههای مربوط به مدل ساختاری از پرسشنامه استفاده گردید و سپس جهت تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارWarp PLS استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که محدودیت کیفیت دانش بهصورت آماری مهمترین فاکتور مؤثر بر روی ناخشنودی کاربران میباشد و بعد از آن محدودیت کیفیت خدمات و کیفیت دانش به ترتیب جایگاه دوم و سوم را به خود اختصاص دادهاند.
In today’s knowledge based economy knowledge has become the most important competitive advantage of organizations. On the other hand, Information technology improves business values by playing an enabler role in knowledge management infrastructure. Many organizations to take advantage of the benefits of knowledge management systems have introduced, design and use KM systems as a systematic way of applying IT to KM. These systems help organizations to improve competitive power and efficiency in knowledge management. However, there are limitations in reaching these goals leading to failure to make full use of the potential benefits of these systems. Thus, this article studies limitations in these systems through an empirical survey. By reviewing literature, limitation factors divided into three categories: system quality limitations, knowledge quality limitations and service quality limitations. System quality limitations refer to the information processing system criteria. A questionnaire was developed and distributed among the users in several companies that implemented this system. Data were collected and analyzed based on 176 questionnaires related to structural modeling. Then in order to analyze the data, Warp PLS has been employed. The results show that knowledge Quality were statistically and service quality and system quality respectively the most significant factors that affects user dissatisfaction and there is a positive relationship between three limitations redounded to user dissatisfaction of the knowledge management systems.
Machine summary:
اين دو نفر تقريبـاً پـس از ١٠ سـال ، در سـال ٢٠٠٣ طـي مقالـه اي ديگـر بـا عنـوان «مـدل موفقيـت سيسـتم هـاي اطلاعـاتي مـک لـين و دلـون : به روزرساني پس از ده سـال » کـه در مجلـۀ Management Information Systems بـه چـاپ رساندند، مدل خود را با اضافه کردن يک بعد جديد و ادغام چند معيار، به روز کردند.
در ادامه ، طي تحقيقاتي که توسط هالاوي و همکـاران با عنوان «يک بررسي تجربي از موفقيت سيستم هاي مديريت دانش » کـه نتيجـۀ کارشـان را در مجلۀ Computer Information Systems به چاپ رسـاندند (٢٠٠٧ Aronson &Halawi ) و يا کول کارني و همکاران با عنوان «يک مـدل موفقيـت مـديريت دانـش : توسـعۀ تئـوري و اعتبارسنجي تجربي » که نتيجۀ کار خود را در مجلۀ Management Information Systems به چاپ رساندند، يک مـدل موفقيـت مـديريت دانـش را کـه از مـدل موفقيـت سيسـتم هـاي اطلاعاتي «دلون و مـک لـين » ناشـي شـده اسـت ، ارائـه داده انـد ( & ,Kulkarni, Ravindran .
با بررسي اين مـوارد، مـدل پيشـنهادي پژوهش با توجه به ويژگي هاي سيستم هـاي مـديريت دانـش و همچنـين بـا توجـه بـه مـدل سيستم هاي اطلاعاتي (IS) مک لين و دلون و مدل محدوديت «جو و لي » برگرفته شده است که در جدول ١ نشـان داده شـده اسـت ( Joo and Lee :٢٠٠٣ ,١٩٩٢ DeLone and McLean .
(Kumar 2011; Joo & Lee 2009; Nevo & Chan 2007; Singh & Kant 2007 يکي ديگر از شاخص هاي تبيـين کننـدة محدودکننـده هـاي کيفيـت سيسـتم ، کـاربرد نامناسب سيستم مي باشد.