Abstract:
طراحی نظامهای تعاملی بازیابی اطلاعات و نیز نظامهای شخصیسازیشده که با ویژگیهای انسانی و محیط جستوجوی اطلاعات هماهنگ باشند، با شناسایی و درک تعامل انسان و اطلاعات میسر است. مطالعه هر یک از ابعاد تعامل نیازمند شناخت بافتی است که در آن چنین تعاملی رخ میدهد. از جمله عوامل اساسی بافت، وظیفه کاری کاربران است که محرک جستوجوی اطلاعات شخص تلقی میشود. وظایف کاری، بهعنوان وظایف مرتبط با کار، حرفه و شغل تعریف شده است. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی میزان استفاده دانشجویان از معیارهای تعامل با اطلاعات در فرایند جستوجوی اطلاعات برای وظایف کاری گوناگون میپردازد.این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع پژوهش، جزو پژوهشهای کیفی با مطالعهای اکتشافی است. جامعه این پژوهش را دانشجویان کارشناسی ارشد حوزه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه فردوسی ورودی سال 92-1391 تشکیل میدهند. از طریق سه مرحله نمونهگیری (تصادفی طبقهای، نمونهگیری هدفمند و داوطلبانه)، تعداد 30 نفر آزمودنی انتخاب و هرکدام طی جلسات جستوجوی انفرادی به انجام 6 وظیفه کاری متفاوت از نظر سطح پیچیدگی عینی (بالا، متوسط، پایین) و محصول (ذهنی و تصمیمگیری) پرداختند. دادهها از طریق تحلیل محتوای گزارشهای بلنداندیشی کاربران استخراج و تحلیل شدند. روایی ابزارها توسط اعضای هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی تأیید شد. همچنین، ضریب 78/0 آلفای «کریپندورف» مبنی بر توافق بین رمزگذار نشاندهنده قابلیت اطمینان تحلیل محتواست.یافتهها نشان داد که افزون بر معیار موضوع، معیارهای دسترسی به اطلاعات، رتبهبندی نتایج جستوجو، دانش حوزهای کاربر، چیدمان اطلاعات، نوع منبع اطلاعاتی و مانند آن بر تعامل کاربران با اطلاعات تأثیرگذار است و میزان اهمیت معیارهای تعامل در کاربران بسته به سطح پیچیدگیعینی و نوع محصول وظیفه کاری متفاوت میباشد. نتایج حاکی از آن است که میزان توجه کاربران به معیارهای تعامل با اطلاعات در حین جستوجوی اطلاعات برای وظایف کاری متفاوت (از لحاظ سطح پیچیدگی و نوع محصول) تغییر میکند. بنابراین، لازم است بهمنظور طراحی نظامهای اطلاعاتی تعاملی و شخصیسازیشده، ویژگیهای وظایف کاری کاربران مورد توجه قرار گیرد.
Purpose: human-information interactions must be considered in order to be able to interactively design Information Retrieval Systems (IRS). In this regard, study of users’ interactions must be based on their socio-cultural context (specifically work tasks). Accordingly, this paper aims to explore the use of information-interaction criteria among students in the information searching process according to different kinds of their work tasks.
Methodology: This research is applied qualitative method using exploratory study. The research population consisted of MSc students of Ferdowsi university of Mashhad enrolled in 2012-13 academic year. In 3 stages of sampling (random stratified, quota, and voluntary sampling), 30 cases were selected. Each of these cases searched 6 different types of simulated work tasks. Interaction criteria were extracted ? Content analysis of aloud thinking reports. Validity of tools was verified through Faculties of KIS at Ferdowsi university of Mashhad. Also,0.78 Kripendorff’s alpha ratio based on an agreement between the inter – coder indicates the Dependability of content analysis.
Findings: The findings show that in addition to ‘topic’ criteria, other interaction criteria impact on information- interaction of users, such as: ‘search results ranking’, ‘domain knowledge of user’, ‘layout’, ‘type of information resource’ and etc. based on the level of objective complexity and product of work tasks, information-interaction criteria change.
Conclusion: the users pay attention to different information-interaction criteria in process of information searching, considering to variety of work tasks (level of objective complexity and product). So, it is necessary to pay attention to work task characteristics in order to design interactive and personalized IR systems.
Machine summary:
يافته ها نشان داد که افزون بر معيار موضوع ، معيارهاي دسترسي به اطلاعات ، رتبه بندي نتايج جست وجو، دانش حوزه اي کاربر، چيدمان اطلاعات ، نوع منبع اطلاعاتي و مانند آن بـر تعامـل کـاربران بـا اطلاعـات تأثيرگذار است و ميزان اهميت معيارهاي تعامل در کاربران بسته به سطح پيچيدگي عيني و نوع محصـول وظيفۀ کاري متفاوت مي باشد.
اين تعريف در مورد تعامل در بازيابي اطلاعات نيز صحيح است ؛ به ايـن گونـه کـه هدف تمام افرادي که به تعامـل بـا نظـام هـاي بازيـابي اطلاعـات مـي پردازنـد، کسـب و اسـتفاده از اطلاعــات در راســتاي تغييــر فضــاي شــناختي خــود بــه منظــور تغييــر در بافــت و وضــعيت و يــا به عبارت ديگر، انجـام وظيفـۀ کـاري اسـت (١٩٩٦ Saracevic).
تحليل داده هاي به دست آمده از بلندانديشي آزمودني هـا: ابتـدا بـر اسـاس معيارهـاي تعامـل در مـدل تعامل با اطلاعات (٢٠٠٢) Cool and Belkin و نيز تحليل پژوهش هاي صورت گرفته در زمينۀ عوامل اثربخش يا مانع تعامل با اطلاعات همچون : (٢٠١٠) Huvila ;(٢٠٠٣) Tombors, Ruthven and Jose and (2006); Huvila and Widen-Wulff (2006); Ding and Ma (2013); Kumpulainen and (٢٠١٢) Jarvelin ٢٣ معيار تعامل با اطلاعات شناسايي گرديده و به شش دسـتۀ کلـي تقسـيم شـدند (جدول ٢).
دسته هاي کلي معيارهاي تعامل به تفکيک سطح پيچيدگي عيني وظايف کاري (رجوع شود به تصویر صفحه) طبق جدول ٥ و با توجه به سطح معناداري کمتر از ٠/٠٥ براي سه دسـته «ويژگـي هـاي اقـلام اطلاعاتي »، «موضوع » و «عوامل مربـوط بـه بافـت وظيفـۀ کـاري »، دانشـجويان در فراينـد تعامـل بـا اطلاعات ، با افزايش سطح پيچيدگي عيني به معيارهاي اين سه دسته توجه بيشتري کرده اند.