Abstract:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مهارتهای ارتباطی بر افزایش صمیمیت وکیفیت زندگی زنان دچار تعارضات زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیشآزمون، پسآزمون با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش را 121 نفر از زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز روان درمانی شهر تهران در پاییز 1397 تشکیل میداد. از بین این افراد 30 نفر از زنان از آنان انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکتکنندگان با مقیاس صمیمیت (واکر و تامپسون، 1983) و مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1999) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس شرکتکنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش مهارتهای ارتباطی میلر، میلر، و نانالی (2004) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد بین نمرههای پس آزمون گروههای آزمایش و گواه در متغیرهای صمیمیت (001/0p، 04/7=F) و کیفیت زندگی (05/0p، 25/3=F) تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه آموزش مهارتهای ارتباطی منجر به افزایش نمره صمیمیت و کیفیت زندگی در زنان گروه آزمایش شده است و همچنین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی در افزایش صمیمیت و کیفیت زندگی زنان دارای تعارضات زناشویی، میتوان در قالب برنامههای درمانی به طور کاربردی از این روش درمانی استفاده کرد.
The purpose of this study was to determine the effectiveness of communication skills on increasing the intimacy and quality of life of women with marital conflicts. The statistical population in this study was women with marital conflicts referring to psychiatric centers in Tehran in the fall of 1397. In this study, 30 women who referred to the criteria for entering the study were selected and then randomly assigned to two groups of 15 (experimental and control) groups. Participants with intimacy (Walker & Thompson, 1983) and the World Health Organization Quality of Life Scale (1999) were evaluated. Then, the participants in the experimental group received communication skills during eight 90-minute sessions and the control group did not receive any training. Data were analyzed using covariance analysis. The findings showed that there is a significant difference between the post test scores of the experimental and control groups in the intimacy and quality of life variables. Communication skills training has led to an increase in the intimate and quality of life of women in the experimental group. Regarding the effectiveness of communication skills training in increasing the intimacy and quality of life of women with marital conflicts, it can be used in the form of therapeutic programs to apply this therapeutic approach.
Machine summary:
همان گونه که ذکر آن رفت تحقيقات متعدد خارجي و حتي در داخل کشور، تأثير و اهميت ارتباط زوج ها را مورد بررسي و پژوهش قرار داده اند و ارتباط را يک عامل بسيار مهم در سلامت جسماني، رواني و سازگاري و صميميت زناشويي دانسته اند 1 decisiveness 2 depression 3 The World Health Organization Quality of Life (WHOQOL) 4 marital Satisfaction 59 (ويکتوريا ٢٠٠٨، کمالي زاده ، ١٣٩٥، جابري، اعتمادي و احمدي، ١٣٩٤، سليماني و زربخش ، ١٣٩٤).
بنابراين پژوهش حاضر با هدف تعيين اثربخشي آموزش مهارت هاي ارتباطي بر بهبود صميميت و کيفيت زندگي و ابعاد آن در زنان داراي تعارض زناشويي انجام مي شود.
لذا مي توان گفت که آموزش مهارت هاي ارتباطي موجب افزايش صميميت و بهبودکيفيت زندگي (بهبود سلامت رواني و روابط با ديگران ) در زنان دچار تعارضات زناشويي شده است .
اين نتيجه با يافته هاي پژوهش هاي جواد چاوشي و صيدي (١٣٩٧)، طرفي عميدپور، اردلي و احمدي تبار (١٣٩٦)، حبيبي (١٣٩٥)، جابري ، اعتمادي و احمدي (١٣٩٤)، اعتمادي ، جابري، جزايري، و احمدي (١٣٩٣)، حميد، کياني مقدم و حسن زاده (٢٠١٥)، برگر و هانا (٢٠١٣)، وارينگ و کلون (٢٠٠٦) و بيسگو، پراگر، پيتا، تمير و استيفنز (١٩٩٢) همسويي دارد که نشان دادند آموزش مهارت هاي ارتباطي مي تواند منجر به افزايش صميميت ميان زوج ها شود.
بنابراين استفاده از آموزش مهارت هاي ارتباط موثر در بهبود کيفيت زندگي، کاهش تعارضات زناشويي و افزايش صميميت بين زوج ها پيشنهاد مي شود.