Abstract:
هدف از این مطالعه بررسی اثر تجارت به تفکیک دو بخش کشاورزی و غیرکشاورزی بر نرخ تورم در ایران می باشد. به این منظور یک الگوی تصحیح خطای برداری (VECM) با استفاده از داده های سری زمانی مربوط به سالهای 90-1360 برآورد شده است. نتایج این مطالعه حاکی از آنست که متغیرهای تجاری اثرات قابل توجهی بر نرخ تورم در ایران دارند و وارد کردن آنها در الگوهای سنجش عوامل مؤثر بر تورم ضروری است بطوری که قدرت توضیح دهندگی الگوها و اطمینان از صحت ضرایب برآورد شده را افزایش می دهد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که نسبت صادرات به تولید بخش کشاورزی و غیرکشاورزی دارای اثر بلندمدت مثبت بر تورم بوده درحالیکه نسبت واردات به مصرف کشاورزی دارای اثر بلندمدت و منفی بر تورم می باشند. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه نرخ ارز دارای اثر بلندمدت و مثبت قابل ملاحظه ای بر تورم بوده درحالی که رشد نقدینگی در کوتاه مدت تورم را متأثر می سازد. نهایتاً در مطالعه حاضر پیشنهاد شده است که برای کاهش شکاف عرضه و تقاضا، بهترین راهکار، افزایش تولید از طریق افزایش بهرهوری است تا بدین وسیله بدون نیاز به افزایش واردات و کاهش صادرات، رشد تورم کاهش یابد. همچنین کنترل رشد نقدینگی و نرخ ارز به عنوان دیگر راهکارهای کاهش نرخ تورم معرفی شده است.
The goal of this study is survey the effect of trade in agricultural and non-agricultural sector, separately, on inflation rate in Iran. To this end, a vector error correction model (VECM) has been estimated using 1360-90 time series data. Results of this study indicate that trade variables have a significant influence on inflation rate in Iran and it is essential to enter them in the models which assess the factors affecting inflation, so that these variables improve the explanatory power of models and reliance on the precision of estimated coefficients. The results of this study show that the ratio of export to agricultural and non-agricultural products has positive long-run effects on inflation whereas the ratio of import to agricultural consumptions has a negative long- run effects on inflation. Also, based on the results, exchange rate has a significant positive long-run effect on inflation whereas growth of liquidity affects the inflation in the short run. Finally, in the present study, it has been suggested that the best strategy for reducing the gap between demand and supply, is to increase production through improving productivity, so, in this manner, inflation growth reduced without any requirement to increase import and reduce export. Also, control of the liquidity and the exchange rate growth has been introduced as the other strategies for reducing inflation.
Machine summary:
نتایج این بررسی گویای آن است که متغیرهای تجاری اثرات قابل توجهی بر نرخ تورم در ایران دارند و وارد کردن آنها در الگوهای سنجش عامل های مؤثر بر تورم ضروری است به طوری که قدرت توضیح دهندگی الگوها و اطمینان از درست بودن ضریب های برآورد شده را افزایش میدهد.
به این منظور متغیرهای تجاری به صورت نسبت واردات به مصرف و همچنین نسبت صادرات به تولید در هر دو بخش کشاورزی و غیرکشاورزی در کنار دیگر عامل های مؤثر بر تورم در الگوهای سری زمانی چند متغیره در قالب الگوی تصحیح خطای برداری مد نظر قرار گرفته اند.
گواه اثرگذاری این عامل ها، پژوهش های نیلی (١٣٦٤)، طبیبیان و سوری (١٣٧٥)، معروف خانی (١٣٧٧)، بافکر (١٣٧٧)، رسایی (١٣٧٨)، کازرونی و اصغری (١٣٨١)، ترابی (١٣٨١)، نصر اصفهانی و یاوری (١٣٨٢)، عباسی نژاد و تشکینی (١٣٨٣)، عمادزاده و همکاران (١٣٨٤)، شافع (١٣٨٤)، محنت فر و همکاران (١٣٨٥)، داودی زنجانی (١٣٨٥)، رضایی صوفلو (١٣٨٥)، هادی (١٣٨٥)، طیب نیا و فولادی (١٣٨٨) ، ویلانوا (١٩٩٣)، لیو (١٩٩٦) و لیو و آددجی (٢٠٠٠) میباشند.
از آن جا که یکی از متغیرهای مؤثر بر نرخ تورم ، تورم انتظاری است که به صورت نرخ تورم در سال های گذشته وارد تابع میشود، به سخن دیگر تورم تابعی از میزان خود این متغیر در سال های گذشته است ، همچنین به دلیل آن که دیگر متغیرهای مؤثر بر تورم ممکن است با وقفه زمانی بر تورم تأثیرگذار باشند و یا خود تحت تأثیر تورم واقع شوند، استفاده از الگوهای سری زمانی چند متغیره برای تعیین عامل های مؤثر بر تورم مناسب به نظر میرسد، زیرا دراین الگوها فرض بر این است یک متغیر نمیتواند تنها توسط گذشته خود توضیح داده شود و اطلاعات دیگری نیز وجود دارد که در توضیح رفتار متغیر مورد نظر موثر است (سلامی و جهانگرد، ١٣٨٨).