Abstract:
جامعه بشری با گذر از قرن بیستم و ورود به هزاره سوم میلادی، بخش مهمیاز تاریخ دگرگونیهای خود را پشت سر گذاشت که این دگرگونیها پیش درآمد تغییرات بسیار شگرف و گستردهای در حوزههای مختلف حیات بشری در قرن جدید خواهد بود. از جمله ویژگیهای نیمه دوم قرن بیستم پدیده بینالمللی شدن امور و همچنین توسعه همکاریهای بینالمللی بین دولتها و ملتها بوده است که در نتیجه تعداد سازمانهای غیردولتی در سطوح ملی، محلی و بینالمللی به شدت روبه افزایش گذاشت و در عرصههای مختلف اداره امور جوامع، نقشهای درخور توجهی را برعهده گرفتند که در این راستا تکوین و تعامل نظریههای علمیو تجارب عملی بشر در حوزههای دمکراسی و بوروکراسی نیز شرایط مذکور را تسهیل و پشتیبانی نمود. در این جهت مقاله حاضر تلاش دارد تا از طریق اثبات تعیین کننده سازمانها تشکلهای غیردولتی بر تحول سازمانهای دولتی الگویی جامع برای طراحی و اجرای فرایندهای تحول سازمانی در بخش دولتی با تاکید بر ایجاد و تقویت سازمانها و تشکلهای غیردولتی ارائه نماید.
Abstract
With the passage of the twentieth century and the entry into the third millennium AD, human society has undergone an important part of its history of transformation, which will be the prelude to dramatic and far-reaching changes in various areas of human life in the new century. Among the characteristics of the second half of the twentieth century was the phenomenon of internationalization of affairs as well as the development of international cooperation between governments and nations, which as a result increased the number of NGOs at national, local and international levels. It was noteworthy that in this regard, the development and interaction of scientific theories and human practical experiences in the fields of democracy and bureaucracy also facilitated and supported these conditions. In this regard, the present article tries to provide a comprehensive model for the design and implementation of organizational transformation processes in the public sector by emphasizing the determinants of non-governmental organizations on the transformation of government organizations with emphasis on creating and strengthening non-governmental organizations and organizations.
Machine summary:
تحولات مذكور در جوامع غربي منجر به كنار زدن دولتهاي رفاه و رشد ديدگاههاي جديدي گرديد كه متكي بر تجديد حيطه مداخله دولت در امور شهروندان و تأكيد بر حفظ و رعايت حقوق آنها، واگذاري وظايف به بخش غيردولتي، خصوصي سازي، مقررات زدايي، پاسخگويي و نظاير آن بود و از اين جهت تحولات حاصل شده در زمينه گسترش جامعه مدني و همچنين تغييرات ايجاد شده در نظريههاي دولت، هر دو موجب تعميق و گسترش دامنه حضور انواع مختلف مشاركت اجتماعي در برخي جوامع گرديد و زمينه مساعدي براي رشد، توسعه و گسترش تشكلهاي غير دولتي فراهم آمد.
به عبارت ديگر فرض اصلي بر اين قرارگرفته است كه با ايجاد تغييرات شكلي و ماهوي در اجزاء تشكيل دهنده سازمانها و به دست كارگزاران دستگاههاي دولتي ميتوان به تحول اساسي و دلخواه دست پيدا كرد، در حاليكه در جوامع دمكراتيك و مردم سالار امروزي كه مخاطبان و خدمت گيرندگان هر يك از بخشهاي بوروكراسي دولت در قالب تشكلها و ساختارهاي غيردولتي سازمان يافتهاند و ميتوانند تأثيرات شگرفي را بر ساختار و رفتار بوروكراسي دولت برجاي گذارند نميتوان از اين عامل مهم و تأثير گذار غافل مانده و يا آن را به عنوان يك تهديد محسوب كرد، بلكه ميتوان با رويكردي برون سازماني و از طريق ايجاد و تقويت نهادهاي غيردولتي در كنار بخش دولتي و افزايش قدرت چانهزني و ايجاد سازوكارهاي منطقي و قانوني براي مطالبات مردم، فرآيندهاي تحول اداري را كوتاه؛ واقع بنيانه و كم هزينه نمود.