Abstract:
امروزه راهبردهای زیستمحیطی در برنامهریزی روستایی، سازماندهی فعالیتهای مرتبط با منابع طبیعی با هدف حفاظت از محیط از طریق آگاهسازی جوامع محلی میباشد. در همین راستا، پژوهش حاضر در صدد تبیین تحلیل فضایی عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر آگاهیهای زیستمحیطی روستاییان شهرستان پاوه میباشد. تحقیق حاضر از حیث روش کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان پاوه تشکیل میدهند. برای انتخاب خانوارهای نمونه، کلیه روستاها با توجه به طبقهای (برحسب خانوار) که در آن قرار داشتند، کدبندی و با استفاده از نرمافزار Mini-Tab، تعداد هشت روستا به شیوه کاملا تصادفی (چهار روستا در منطقه کوهستانی و چهار روستا در مناطق درهای) انتخاب شدند، بدین ترتیب حجم کل خانوارهای انتخابی 2085 بهدست آمده که براساس فرمول کوکران، نمونهای به تعداد ۲80 نفر انتخاب گردیده است، این تعداد به روش تخصیص متناسب، بین هشت روستای نمونه به صورت تصادفی سیستماتیک توزیع شده است. ابزار اصلی جمعآوری دادهها پرسشنامه میباشد که اعتبار ابزار تحقیق نیز با استفاده از اعتبار صوری(مراجعه به متخصصان) تایید شد و برای تعیین ارزیابی پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که با توجه به عدد به دست آمده (88/۰) میتوان گفت پرسشنامهی تحقیق از پایایی بالایی برخوردار است. یافتههای تحقیق حاکی از وجود رابطهی معنادار بین عوامل اجتماعی و آگاهیهایزیستمحیطی روستاییان میباشد، همچنین نتایج گویای آن است که بین عوامل اقتصادی و آگاهیهای زیستمحیطی روستاییان، هیچگونه رابطه معناداری وجود ندارد.
Today, environmental strategy in rural planning is the organization of activities related to natural resources with the aim of protecting the environment through awareness of local communities. In this regard, the present study seeks to explain the spatial analysis of the economic and social factors affecting the environmental awareness of villagers in Paveh. The present research is applied in a practical way and in terms of collecting information of survey type. The statistical population of the present study is supervisors of rural households in Paveh city. To select sample households, all villages encoded according to the category (in terms of household), and using the Mini-Tab software, eight villages were randomly selected (four villages in the mountainous area and four Villages in the valley areas), thus the total population of selected households was 2085. Based on the Cochran formula, a sample of 280 individuals was selected, proportional allocation, between the eight sample villages Systematic randomized distribution. The main tool of data collection is a questionnaire, which validity of the research instrument was confirmed by using formal validity (referring to experts). To determine the reliability evaluation, the Cronbach's alpha coefficient was used which according to the obtained number ( 0.88) It can be said that the research questionnaire has a high reliability. The findings of the research indicate that there is a meaningful relationship between the social factors and environmental awareness of the villagers. Also, the results indicate that there is no difference between the economic factors and the environmental awareness of the villagers. There is no meaningful relationship.
Machine summary:
(رجوع شود به تصویر صفحه) روش تحقيق اين تحقيق از لحاظ جهت گيري پژوهش و هدف ، از نوع پژوهش هاي کاربردي است ، زيرا در جهت توسعه دانش کاربردي(وضعيت آگاهيهاي زيست محيطي روستاييان مورد مطالعه در شهرستان پاوه ) انجام ميگيرد و نتايج آن براي برنامه - ريزان و دست اندرکاران امر قابل استفاده ميباشد.
209 (رجوع شود به تصویر صفحه) براساس جدول فوق الذکر که از طريق آزمون ناپارامتريک فريدمن به بررسي تأثير مولفه هاي اجتماعي بر روي آگاهي زيست محيطي بوميان روستاهاي دشتي انجام گرفته با توجه به مولفه هايي که از بوميان نسبت به اين موضوع مورد سنجش قرار گرفته اند ميتوانيم به اين نتيجه برسيم که تا سطح معناداري ٩٩ درصد از منظر بوميان عوامل اجتماعي بر روي آگاهي - زيست محيطي آن ها مؤثر بوده است اما ميزان تأثيرگذاري اين عوامل در اين منظر متناوب بوده که بيش ترين تأثيرگذاري را آشنايي با نحوه تشکيل ، مديريت و عضويت در تشکل هاي جمعي بوده که از نظر روستاييان مناطق دره اي بيش ترين تأثير را در افزايش آگاهي زيست محيطي آنها داشته و کم ترين مولفه تأثيرگذار را آموزش روستاييان به خود اختصاص داده که اين امر نشان دهنده اين موضوع ميباشد که روستاييان از تلاش هاي دستگاه هاي آموزشي در افزايش آگاهي زيست محيطي رضايت ندارند و آن را نسبت به بخش هاي مختلف دخيل در اين امر در بخش مولفه هاي اجتماعي ضعيف ترين و کم کارآمدترين بخش ميدانند که با اين تفاسير نيازمند تلاش و بالا بردن و تغيير در نحوه آموزش بوميان از آگاهيهاي زيست محيطي در منطقه دره اي ميباشد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) همان گونه که مشاهده ميشود سطح معناداري ٩٩ درصد براي مؤلفه هاي مشخص شده بدست آمده است که اين امر بيانگر تأثير بسيار بالاي اين مولفه ها در عدم افزايش ميزان آگاهي زيست محيطي روستاييان مناطق کوهستاني ميباشد.