Abstract:
با توجه به اینکه عملیات بازار باز در بانکداری مرکزی نوین در سایر کشورها با استفاده از خرید و فروش اوراق قرضه انجام میشود، امکان استفاده از آن در چارچوب اسلامی وجود ندارد. براین اساس، محققین بانکداری اسلامی تلاش کردهاند تا ابزارهای جایگزینی را جهت اجرای عملیات بازار باز در چهارچوب شرعی پیشنهاد کنند. این تحقیق تلاش میکند تا به روش تحلیلی- توصیفی به آسیبشناسی فقهی و اقتصادی ابزارهای مذکور بپردازد. در این پژوهش، ابزارها در دو گروه مورد ارزیابی و نقد واقع میشوند. گروه اول ابزارهایی است که توسط برخی از پژوهشگران طراحی شده، اما در عمل مورد استفاده واقع نشدهاند (مانند صکوک اجاره طلای بانک مرکزی). گروه دوم نیز ابزارهایی هستند که در عمل در کشورهای مختلف تجربه شدهاند.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد که اکثر ابزارهای پیشنهادی توسط محققین در ایران و سایر کشورها، توانایی تامین همزمان معیارهای فقهی و اقتصادی را ندارند. علاوه بر این، تجارب کشورهای اسلامی در طراحی و استفاده از ابزارهای جایگزین اسلامی جهت عملیات بازار باز چندان قابل توجه نبوده و نقدهای زیادی به آنها وارد است. با توجه به یافتههای این پژوهش، به نظر میرسد مسئله طراحی ابزارهای اسلامی جهت سیاستگذاری پولی (بانکداری مرکزی اسلامی) از موضوعات جدید در دانش بانکداری اسلامی به حساب آمده و لازم است در آینده بیش از پیش مورد توجه پژوهشگران واقع شود.
Considering the fact that in the modern practice of central banking the open market operation is conducted by making use of the government bonds, it is not possible to use it in the Islamic context. Based on this, recently some researchers in Iran and some other countries have tried to come up with new Islamic instruments for open market operation. This paper tries to evaluate the Fiqhi-economic challenges of these suggested instruments. In this paper, these instruments are evaluated in two different groups. The first group is those instruments that are just theoretical curiosity and not applied in any Islamic county. The second group is those that are applied in some countries. The results of the paper show that most of the suggested instruments cannot satisfy either the economic or Fiqhi criteria. In addition, the practice of some Islamic countries in designating and making use of Islamic instruments for open market operation can be criticized. Based on the results, it becomes clear that the issue of coming up with new Islamic instruments for monetary policy is one of the new topics in Islamic banking and needs to be evaluated in future research
Machine summary:
با توجه به يافته هاي اين پژوهش ، به نظر مي رسد مسئله طراحي ابزارهـاي اسـلامي جهت سياست گذاري پولي (بانکداري مرکزي اسلامي ) از موضوعات جديـد در دانـش بانکـداري اسـلامي بـه حساب آمده و لازم است در آينده بيش از پيش مورد توجه پژوهشگران واقع شود.
ارزيابي تحقيقات گذشته نشان مي دهد هر چنـد پـژوهش هـاي موجـود بـه پيشـنهاد ابزارهـاي جايگزين اوراق قرضه جهت عمليات بازار باز پرداخته انـد، امـا تـاکنون تحقيقـي کـه در آن بـه نقـد ابزارهاي پيشنهادي توسط ساير محققين از منظر مشروعيت فقهي و کارکردهاي اقتصادي پرداختـه باشد، انجام نشده است و از اين منظر پژوهش حاضر داراي نوآوري به نظر مي رسد ٢.
در واقع هر چند اصل ايـن مسـئله که در عقد اجاره طلا ممکن است منافع غيرمتعارف و نادرهاي وجود داشته باشد و فقهـاي اسـلامي وقوع عقد اجاره بر اساس چنين منافعي را نيز تامين مي کنند، اما مشکل آنجاسـت کـه منـافع ذکـر شده براي بانک مرکزي هيچکدام در عرف تخصصي بانکداران و بانکداران مرکـزي وجـود نداشـته و 1 قابل پذيرش نمي باشند.
چرا که هر چند اگر مشارکت بـه صـورت صـحيح بـين دولـت و بانک مرکزي از يک سو و خريداران اوراق از سوي ديگر واقع شده و طرفين به ضوابط اختصاص عقد شرکت پايبند باشند، مشکل فقهي در اين ابزار قابل تصور نيست ، اما از لحاظ اقتصـادي و کـارکردي اين ابزار با چالش هاي جدي مواجه است .
نکته جالب توجه در نظام بانکي کشور اندونزي آن است که بانک مرکـزي ايـن کشـور در کنـار استفاده از ابزارهاي متعارف جهت عمليات بازار باز، نسـبت بـه انتشـار اوراق بهـادار اسـلامي جهـت سياست گذاري پولي اقدام نموده اسـت .