Abstract:
هدف: هدف این پژوهش بیان و تحلیل تجارب زیسته نویسندۀ اول از تحصیل در دانشگاه فرهنگیان باروش خودمردم نگاری بود. روش: این پژوهش رویکردی کیفی و پدیدارشناسانه دارد. منبع دادههای پژوهش، تجارب و خاطرات یکی از دانشآموختگان دانشگاه فرهنگیان است که به شیوه روایتنگاری تنظیم گردید. روایتهای پژوهشگر کدگذاری شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد آشنایی با حرفۀ معلمی از طریق خانواده، برخی معلمان، امنیت شغلی و معافیت از خدمت سربازی باعث شد سوژۀ مورد مطالعه به معلمی گرایش یابد. در بدو ورود، انتظاراتی که او از دانشگاه داشت برآورده نشد، زیرا دانشگاه دچار مشکلات آموزشی-رفاهی بود. باگذشت زمان و مرتفعشدن مشکلات، نگارنده نگرش مثبتتری نسبت به دانشگاه فرهنگیان پیدا کرد. او مسائل آموزشی-پژوهشی دوران تحصیل خود را ترکیبی از نقاط قوت و ضعف میداند و معتقد است کارورزی یکی از نقاط قوت دانشگاه است که با رفع پارهای از نواقصش میتواند بهتر هم شود. بهزعم او، غالباً روابط بینفردی مناسبی در دانشگاه حاکم بود ولی بعضاً برخی از نظرات مدرسان، دانشجویان را مکدر میکرد. افزون براین، نسبت به نامشخص بودن محل خدمتش، سنجههای فرم سازماندهی و بیتوجهی به گزینش انتقاداتی را وارد کرد.
Purpose: In this study, the first researcher is
expressing his lived experiences in Farhangian
university with ethnography method.
Method: This study has a qualified approach. The
Source of research’s data, are Experiences and
memories of one of the Farhangian university
graduates that was set with narrative inquiry
method.
Finding: Findings of the study show Familiarity
with the teacher's profession through the family,
Some teachers, job safety, Exemption from
military service caused the subject tend to
teaching. On arrival, His expectations from the
Farhangian university were not fullfilled, because
the university had educational and welfare
problems. Over time and solving troubles, the
author found a more positive attitude toward the
Farhangian university. He considers the
educational-researching issues of his study to be a
combination of strengths and weaknesses and He
believes that internship is one of the strengths of
the university, which can be improved by fixing
some of its shortcomings. in his opinion proper
interpersonal relations existed in the university,
but some of the teachers' comments sometimes
annoyed students. Moreover, he stated some
criticisms about the uncertainty of the place of
service, the form of organizing measures, and
neglect to selection.
Machine summary:
فصلنامه علمي پژوهشي تدريس پژوهي Journal of Research in Teaching سال پنجم – شماره چهارم – زمستان ١٣٩٦ صفحات : ٩٧-٧١ ٢٠١٧ Winter ,٤ No ,٥ Vol Description of Become a Teacher: Auto توصيفي از معلم شدن من : خودمردم نگاري يک Ethnography of a Farhangian University دانش آموختٔە دانشگاه فرهنگيان Graduate.
فيالمثـل در برخـي منابع آمده که در ايالات متحده تأثير ارتقاي کيفيت معلم بر بهبود آموزشـي بـه صـورت يـک عقيـدة عمومي است (٢٠١١ ,Harris and Tim)؛ يا اين که معلمان را يکي از مهم تـرين عوامـل ايجادکننـدة تغيير (٢٠١٣ ,.
البته انتقادها به نظام تربيت معلم مختص ايران نيست ؛ در مقاله اي بـا عنوان استانداردهاي آموزش ملـي علـوم و برنامـه هـاي تربيـت معلـم در آمريکـا( National science education standards and pre- service programs in the usa ) ازlew (٢٠١٣) مـيخـوانيم کـه بسياري از فارغالتحصيلان جديد از بيش از ١٢٥٠ مؤسسـۀ تربيـت معلـم دروس علـوم و رياضـي در آمريکا آمادگي لازم جهت تدريس در کلاس درس را دارا نميباشند.
اما چون نتيجۀ مناسب را در کنکور سراسري کسب نکرد به معلمي روي آورد: «واقعيت اين است که نتيجه ام در کنکور بـه انـدازه اي مناسـب نبـود کـه بتوانم در رشته هايي مثل پزشکي و يا حتي رشته هاي هم تراز آن شانس قبولي داشته باشم ، لذا رشتۀ علوم تربيتي دانشگاه را انتخاب کردم ».
تجارب او حکايت از آن دارد که در برخي موارد مدرسان ضعيف به کار گرفته شد و بررسي کتاب هاي درسي دورةدبستان از نظر دور ماند: «در اين ترم اتفاق برجسته اي که رخ داد عبارت بود از ارايۀ دروس آشنايي با علوم تجربي، فارسـي و رياضي دبستان .