Abstract:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی زوج درمانی و بهبود روابط زناشویی است. پژوهش حاضر از نوع طرح
آزمایشی آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش شامل والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر
تهران میباشد. نمونه آماری شامل ۴۰ نفر از والدین که به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب و به حکم
قرعه در دو گروه آزمایش(۱۰ زوج) و گروه گواه(۱۰ زوج) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه
رضایتمندی انریچ بود که آزمودنی ها قبل و بعد آموزش زوج درمانی آن را تکمیل نمودند. نتایج نشان
داد که آموزش زوج درمانی گروهی مبنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر بهبود روابط زناشویی به طرز
معناداری اثر مثبت داشته و بهبود روابط زناشویی را افزایش دادهاست.
Machine summary:
پژوهش هاي صورت گرفته در زمينه مشکلات زناشويي با استفاده از روش هاي مختلف درماني هميشه مورد توجه درمانگران بوده است به عنوان مثال جراره و طالع پسند (١٣٩٠) در پژوهش خود نشان دادند رواندماني پويشي بر افزايش رضايت زناشويي موثر است .
Christensen, & Heavy 331 زوج درماني و بهبود روابط زناشويي والدين دانش آموزان مقطع ابتدايي سال چهارم ، شماره بيست و چهارم ، بهار ١٤٠٠ يکي از اختلالات در زوجين ناسازگار، اختلال افسردگي است ، افسردگي جزء اختلالات با شيوع بالا است ، و با توجه به اينکه تقريبا دو سوم بيماران افسرده به خودکشي مي انديشند و ١٠ تا ١٥ درصد آنها به زندگي خود خاتمه ميدهند، جزءاختلالات مهم روان شناختي است که بايد مورد توجه قرار گيرد، اين اختلال هميشه مورد توجه بوده است و روش هاي زيادي، از جنبه هاي متفاوتي براي درمان اين اختلال مورد بررسي قرار گرفته اند.
جدول ١: نتايج آزمون لوين درمورد پيش فرض برابري واريانس نمره کلي بهبود روابط زناشويي آزمودنيهاي مورد مطالعه (به تصویر صفحه مراجعه شود) زوج درماني و بهبود روابط زناشويي والدين دانش آموزان مقطع ابتدايي سال چهارم ، شماره بيست و چهارم ، بهار ١٤٠٠ نتايج نشان ميدهدکه در متغير بهبود روابط زناشويي مقدار f درسطح ٠/٠٥ معنادار نيست (٠٠٥ بنابراين مفروضه يکساني واريانس ها تاييد ميشود.
334 فصلنامه مطالعات روانشناسي و علوم تربيتي سال چهارم ، شماره بيست و چهارم ، بهار ١٤٠٠ جمع بندي و نتيجه گيري هدف از زوج درماني بررسي انواع اختلافات و راه هاي درمان آن است .
335 زوج درماني و بهبود روابط زناشويي والدين دانش آموزان مقطع ابتدايي سال چهارم ، شماره بيست و چهارم ، بهار ١٤٠٠ فهرست منابع و مآخذ ــ انجمن روان پزشکي آمريکا (١٣٩٣).