Abstract:
یکی از مفاهیم تأمل برانگیز در عرفان و تصوف، مسأله تجلی حق در سلسله مراتب هستی از ملائکه تا عالممادی است . عرفان، تجلی حق را، همچون نگرشی ، به ج هان در ارتباط با حق و معرفتی هدای ت گر انسان ازبند عالم مادی به حقایق ورای عالم مادی بررسی م ی کند. مبدا هستی و مراتب تجلیات حق شامل نظری ه یوحدت وجود می شود که هر دیدگاه عرفانی را در بر می گیرد؛ به گونه ای که دو آموزه ی بنیادین وحدت وجودو انسان کامل بر ع رفان حاکمیت دارند . یکی از شعرای فارسی زبان، مولانا جلال الدین بلخی، بطور حکیمانه ومنظم، جنبه هایی از عقاید صوفیه را به شعر درآورده است.بنابراین، این مقاله اساساً، بررسی ماهیت تجلی حق و چگونگی ارتباط آن با انسان کامل و تبیین تصور مولویاز تجلی حق است؛ و چگونگی تکامل انسان از طریق فهم عمیق به تجلیات حق و بندگی خدا را نیز بیانمی کند. در نتیجه سیر و سلوک معنوی ب ه منزله ی تأویل تجلی حق، انسان را از جهالت به کشف و شهود وآگاهی حقیقی م ی رساند. بنابراین، قسمت اول مقاله به تب یین بعضی از ویژگیهای تجلی حق و رویکرد هایتاریخی فلاسفه ی اسلامی، از قبیل بررسی آرای ابن سینا، سهروردی و ابن عربی اختصاص دارد . قسمت دوماین مقاله، نظریه ی مولانا پیرامون تجلیات حق را بررسی م ی کند که زمینه ی آن در قسمت اول فراهم شدهاست.
One of the most debated concepts within mysticism and Sufism is theconcept of the manifestation of the Truth (as the Principle of being) inHierarchical Degrees of Being from the archangelic to the material.Mysticism deals with the manifestation as a science of the cosmos inrelation to the Truth and as a form of knowledge that guides humanbeings, being situated in the confines of cosmic existence, to theMetacosmic Reality. Therefore, the Truth and all levels of themanifestation make the pantheistic point of view which dominates over allmystical perspectives, so that one might say that mysticism is dominatedby two basic doctrines of the transcendent unity of being and the PerfectMan. One of the greatest poets of the Persian language, that is, MowlanaJalaleddin Balkhi began to versify wisely and systematically certainaspects of Sufi doctrine.Thus, this paper mainly deals with the nature of the manifestation of theTruth and how it relates to the Perfect Man. This study also tries to throwsome light on Mowlana's concept of the manifestation of the Truth. So, itcan show how human being is really grown in maturity as he attains thedeep understanding of the manifestation through sincerity in obeying God.The spiritual journey as an esoteric interpretation of the manifestation ofthe Truth is to lead man from the state of ignorance to one of illuminationand true awareness. Therefore, the first part of this paper contains theexplanation of some characteristics of the manifestation of the Truth andhistorical approaches of Islamic philosophers such as Ibn Sina, and al-Suhrawardi as well as Ibn Arabi’s view. The second part developsMowlavi's theory of the manifestation of the Truth, background of whichhas been prepared in the first part.
Machine summary:
يعني ، هـر موجـودي از موجـودات تحت تدبير و تربيت اسمي و صـفتي از اسـماء و صـفات الهـي اسـت کـه در کسـوت موجودي محسوس ظاهر و متجلي شده ، و آن موجود، مظهر و جلوه گاه همان اسم و صفت است ، و اعيان ثابته که از لوازم اسماء و صفات الهي است نيـز همـان خاصـيت مثل افلاطوني و ارباب انواع را دارند و همچنين افراد مختلف انساني هر کدام مظهر و آينه نمودار اسمي و صفتي از اسماء و صفات الهي اند،(ستاري ، ص ١٤٤) کـه خداونـد به وسيله آنها خود را در جهان متجلي مي سازد و طرقي هستند کـه انسـان بـه حـق واصال مي شود و اسبابي هستند که به وسيله آنها آدمي مي تواند به معرفت وحـداني حقيقت الهي برسد.
(همايي ، صص ٨٠٧-٨٠٦) مولوي در يک رويکرد کيهان شناختي به عالم و مراتب هستي ، از عقايد و نظريات ابن عربي نيز پيروي مي کند و در ضمن افکار بديعي پيرامون تجلي حق در مراتـب عـالم ارائه مي دهد که در اين قسمت به بعضي اشعار عارفانه و حکيمانه او اشاره مي کنيم .
اما در يک رويکرد معرفت شناختي يا وجود شناختي ادراک تجلي حق مستلزم وجود استعدادهاي فراوان سالک در کسب معارف الهي مـي باشـد، ثانيـا، مولوي نيز با پيروي از مکتب ابن عربي با رويکرد کيهان شناختي عرفاني ، تجلي حـق را در مراتب هستي با ظهور اسماء و صفات حق تعالي با تعينات اسمي تعبير مي کنـد و به عقيده ي او اين تجليات در سير نزولي تحقق مي يابند.