Abstract:
نیل به رشد اقتصادی و ثبات قیمتها از طریق سیاستهای پولی، مالی و ارزی نیازمند هماهنگی است. هدف این مقاله بررسی رابطه متقابل بیثباتی این سیاستها در ایران در دوره 1396-1357 با استفاده از روش VAR میباشد. بدین منظور بیثباتی متغیرهای درآمدهای مالیاتی و مخارج دولت، حجم نقدینگی، نرخ بهره و نرخ ارز حقیقی با استفاده از مدل EGARCH برآورد شد. سپس با استفاده از آزمون پاسخ به شوکها، اثرات متغیرها بر یکدیگر ارزیابی شد. نتایج آزمون پاسخ به شوکها نشان داد که در بلندمدت بیثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) تأثیر مستقیم بر بیثباتی سیاست مالی دارد. همچنین بیثباتی سیاست مالی تأثیر منفی بر بیثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) دارد ولی بر بیثباتی نرخ بهره تأثیرگذار نبوده است. بر اساس نتایج بیثباتی سیاست مالی (مخارج دولت) منجر به افزایش بیثباتی نرخ ارز حقیقی و بیثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) نیز تأثیر منفی بر بیثباتی نرخ ارز حقیقی دارد. بنابراین ملاحظه میشود سیاستهای مالی ناشی از مخارج دولت و سیاستهای پولی ناشی از حجم نقدینگی روی هم اثرگذار بوده و در بلندمدت نیز بر بیثباتی نرخ ارز حقیقی اثرات معناداری دارند.
Achieving economic growth and price stability through monetary, fiscal and exchange rate policies requires coordination. The purpose of this paper was to investigate the relationship between the volatility of these policies in Iran over1357-1396 periods. So that VAR approaches was used. Using the EGARCH method, the volatility of tax revenue, government expenditure, liquidity, interest rate and real exchange rate were estimated. The results of the impulse response test showed that in the long run, monetary policy volatility (liquidity) has a direct impact on financial policy volatility. Also, the volatility of fiscal policy has a negative effect on the volatility of monetary policy (liquidity), but it has not affected the volatility of interest rates. According to the results, financial policy volatility (government expenditures) leading to an increase in real exchange rate volatility and monetary policy volatility (liquidity) also has a negative impact on real exchange rate volatility. Thus, it can be seen that the fiscal policies resulting from government spending and the monetary policies resulting from the volume of liquidity affect each other. They also have significant long-term effects on real exchange rate volatility.
Machine summary:
بنابراین ملاحظه میشود سیاستهای مالی ناشی از مخارج دولت و سیاستهای پولی ناشی از حجم نقدینگی روی هم اثرگذار بوده و در بلندمدت نیز بر بیثباتی نرخ ارز حقیقی اثرات معناداری دارند.
این در حالی است که احتمالاً در بلندمدت مخارج بیشتر دولت به بیثباتی ارزش پول داخلی منجر شده و در نتیجه تأثیر منفی بر نوسانات نرخ ارز واقعی داشته باشد.
در این مقاله از متغیرهای درآمدهای مالیاتی دولت (درصدی از تولید ناخالص داخلی، مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی، حجم نقدینگی و نرخ بهره و نرخ ارز حقیقی) در طول دوره زمانی 1396-1357، که آمار این متغیرها از بانک اطلاعات مرکز آمار ایران استخراج و جمعآوری و همچنین برای برآورد مدلها و محاسبه بیثباتی آنها از بسته نرمافزار ایویوز (Eveiws) استفاده شده است.
اثرات متقابل بیثباتی سیاستهای پولی، مالی و بیثباتی نرخ ارز با استفاده از روش خودرگرسیون برداری و آزمون پاسخ به شوکها با الهام، تعدیل و تلفیق مطالعات کانکورو و همکاران (Kuncoro et al, 2013)، تروی و لیپر (Troy & Leeper, 2011)، مداح و طالب بیدختی (1394) و آهنگری و تمنایی فر (1396) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بنابراین در این مقاله سعی شده است رابطه متقابل بیثباتی سیاستهای پولی و مالی و بیثباتی نرخ ارز حقیقی در اقتصاد ایران در طول دوره زمانی 1396-1357 با استفاده از روش خودرگرسیون برداری مورد مطالعه قرار گیرد.
نتایج مدلهای پژوهش نشان داد که در بلندمدت بیثباتیهای مخارج دولت و بیثباتی نرخ بهره تأثیر منفی و بیثباتیهای حجم نقدینگی تأثیر مثبت بر بیثباتی درآمدهای مالیاتی دولت داشته است.