Abstract:
شعر معاصر از آغاز پیدایش، پیامآور ارزشهای تازهای برای انسان بوده است که بررسی این ارزشها، ما را به چشماندازهای تازهی انسان امروزی نزدیکتر میکند. آنچه که علاوه بر جنبهی زیباییشناختی شعر، خوانندهی امروز از شاعر و اثرش انتظار دارد توجه به مسائل والای انسانی است. با مطالعهی شعر هر شاعر میتوان دریافت که آیا شاعر از «من فردی» به «من اجتماعی» رسیده است یا خیر؟ و دیگر اینکه آیا شاعر هنوز در بند شهرتطلبیهای خویش است و درد مردم را به فراموشی سپرده است؟ از آنجایی که یکی از مهمترین ویژگیهای شعر دورهی معاصر، مردمگرایی و محتوای اجتماعی آن است؛ به همین دلیل، در این پژوهش به تحلیل و بررسی سنجشی و مقایسهای پیامهای جهانی دو شاعر معاصر نیما یوشیج – نمایندهی دورهی مشروطه و پس از آن- و قیصر امینپور – نمایندهی شعر انقلاب و پس از آن- پرداخته میشود. این شاعران، در زمینههای مختلف اجتماعی، سیاسی، عاطفی و شخصی اشعاری را سرودهاند و به همین خاطر اشعار مشابهی در دیوان آنها یافت میشود. بنابراین، ضمن بیان شباهتها و تفاوتهای شعری آنان از این دیدگاه، بسامد پیامهای جهانی و فرامرزی آنان نیز مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و بالتبع به «من اجتماعی» رسیدن آنان در مبحث نتیجهگیری نشان داده خواهد شد.
Contemporary poem from the appearance has the message of new values for the mankind so that the scrutiny makes us closer to the outlook of contemporary human being. In addition to the aesthetic aspect, a reader’s expectation of a poet is consideration to the human valuable objects. By reading a poem we can understand whether the poet has paid attention to the topics or not; or if the poet has forgotten the pain of the people. Since one of the most prominent features of the contemporary poem is its social content, in this paper, I am tending to study and analyze global messages of two poets: Nima Youshij, and Gheisar Aminpoor. These poets composed poems in social, political and lyric aspects and due to that they have some similar poems. Then, besides mentioning the similarities and differences, frequency of their global poems will be conveyed in order to show how much they are successful to be as global poets.
Machine summary:
با مطالعه ي شعر هر شاعر ميتوان دريافـت کـه آيـا شـاعر از «من فردي » به «من اجتماعي» رسيده است يا خير؟ و ديگر اين که آيا شاعر هنوز در بند شهرت طلبيهاي خويش است و درد مردم را به فراموشي سپرده است ؟ از آنجايي که يکي از مهم ترين ويژگـي هـاي شـعر دوره ي معاصـر، مـردمگرايـي و محتواي اجتماعي آن است ؛ به همين دليل ، در اين پژوهش به تحليل و بررسي سنجشي و مقايسه اي پيامهـاي جهـاني دو شاعر معاصر نيما يوشيج – نماينده ي دوره ي مشروطه و پس از آن- و قيصر امين پور – نماينـده ي شـعر انقـلاب و پـس از آن- پرداخته ميشود.
٢. پيشينه ي تحقيق در رابطه با شعر نيما يوشيج و قيصر امين پور تحليل هايي صورت گرفته ؛ اما هيچ يک به بررسي پيامهاي شعري اين شاعران در حد فرامرزي نپرداخته اند.
معماران سترگ جوامع انساني ، بناي هستي بشر را با ادبيات و هنر استوار کرده اند و با کمک هنر آن را پايدار ساخته اند و هماره آن را تکيه گاه آرمان ها و نظرگاه هاي انسانساز قرار داده اند» و همچنين از آنجايي که يکي از مهم ترين ويژگي هاي شعر دوره ي معاصر، مردمگرايي و محتواي اجتماعي آن است ؛ در اين پژوهش ، ضمن معرفي اين دو شاعر معاصر، به تحليل و بررسي سنجشي پيام هاي جهاني آنها پرداخته ميشود.