Abstract:
تفحص در گفتمان رسانهای، شاخهای سودمند و جا افتاده در تحلیل انتقادی کلام است که با هدف شناسایی و شناساندن جهتگیریهای رسانهای، صورت میگیرد. پژوهش حاضر درصدد است با آشنا کردن دانشجویان زبان انگلیسی با فعالیتهای آگاهی دهندهی زبانی، نقش و جایگاه دانش انتقادی رسانه را در کلاسهای زبان در عصر جهانی شدن فرهنگ و رسانه بررسی نماید. جامعهی آماری این پژوهش، شامل دانشجویان و فارغالتحصیلان زبان انگلیسی دانشگاه ارومیه است که قبل از دورهی آموزشی در آزمون تافل شرکت کردهاند. از میان این گروه، افرادی که نمرهی 500 و بالاتر را کسب کرده بودند برای شرکت در دورهی مزبور دعوت شدند. دورهی آموزشی شامل تفکر انتقادی، ابزارهای پروپاگاندا، چینش کلمات، تحلیل سرخط خبرها، منابع قدرت و وابستگیهای سازمانی تأثیرگذار بر گزارشهای خبری بود؛ بهعلاوه، هر جلسه مشتمل بر خواندن یک متن جهتدار برگرفته از تعدادی از منابع آموزشی زبان انگلیسی و متون رسانهای از جمله هرالد تریبون، سی ان ان، اینترنت و کتابهای رایج آموزش انگلیسی به همراه تحلیل آنها بود. بعد از خواندن متون مطبوعاتی، شرکتکنندگان با بیان دیدگاههای خود به بحث و گفتوگو دربارهی آنها میپرداختند. در پایان دوره از شرکتکنندگان خواسته شد تا نظرشان را دربارهی کل دورهی آموزشی بیان کنند. یافتههای توصیفی و کیفی پژوهش نشان داد که شرکتکنندگان نسبت به این دوره گرایش مثبت داشته و انگیزهی بالایی برای افزایش سواد انتقاد رسانهای خود دارند.
Exploring media discourse is a fruitful and established line of study in Critical Discourse Analysis (CDA) which is aimed at detection and disclosure of media bias. The present study investigated the impact of critical media literacy and language awareness raising activities on a group of English students (N=15, both males and females) in the globalization age of culture and media. The study consisted of a group of Urmia University students who were homogenized based on a TOEFL practice proficiency test and students getting 500 and above were invited to take part in the study. The treatment included six sessions on critical thinking, propaganda devices, word choice, headlines analysis, and institutional affiliations influencing media report. In addition, each session included a reading sample of a biased text from a number of EFL and media sources, namely, International Herald Tribune, CNN, ELT books, and the internet and its analysis. A short debate followed and participants were asked to write an argumentative essay. The students were asked to write about their attitudes towards the course at the end of the treatment. Qualitative content analysis of their comments revealed a great positive attitude towards the course and a substantial growth in their critical media literacy.
Machine summary:
آن ها سـعي دارند تا با پررنگ تر کردن جلوه هاي آکادميک و حرفه اي آموزش زبان انگليسي و تأکيد بر روش هاي غيربومي صادر شده از طرف خود اين کشورها، مسـئله ي آموزش زبان را از واقعيت هاي کلان اجتماعي ، فرهنگي و سياسي آن جدا کرده و توجه دولت ها و برنامه ريزان آموزشـي کشـورهاي جهان سـوم را از اين واقعيت ها منحرف نمايند؛ فرايندي که رابرت فيليپسـن ١ ، يکي از فعالان عرصه ي جامعه شناسـي زبان ، از آن با عنوان «حرفه اي گري »٢ ياد کرده و آن را اين گونه تعريف مي کند: «حرفه اي گري اشاره به اين دارد که روش ها، تکنيک ها و فرآيندهايي که در آموزش زبان انگليسـي دنبال مي شود، شـامل نظريه هاي تدريس و يادگيري که وفادارانه از آن ها پيروي مي شـود، براي درک و تحليل يادگيري زبان کفايت مي کند» (فيليپسن ، ١٩٩٢ : ٤٨).
مسـئله ي خنثي نبودن و جهت دار بودن متون رسـانه اي از طرف صاحب نظران و محققين ، بسيار مورد اشـاره و تصريح قرار گرفت ، و سـئوال که براي آن ها به عنوان مدرسـان زبان انگليسـي مطرح شـد، اين بود که دانشـجويان زبان انگليسـي تـا چه حدي در معـرض خطـر تأثيرپذيري منفي از اين متون قرار دارند، و آن ها تا چه اندازه با اين جهت گيري ها آشنايند، و تا چه ميزان از فعاليت هايي که در جهت افزايش آگاهي هاي آن ها در اين زمينه انجام مي گيرد، اسـتقبال خواهندکرد؟ آيا انجام چنيـن فعاليت هايـي در کلاس درس ، امکان پذير و عملي اسـت وآيا اسـتدلال کافي براي گنجاندن احتمالي اين فعاليت ها در برنامه هاي آموزش زبان انگليسي در کلاس وجود دارد؟ براي پاسـخ گويي به سـؤالات فوق ، همه ي آن ها را در قالب پرسش زير، خلاصه کرديم : نظر فراگيران زبان انگليسـي و نگرش آن ها نسـبت بـه فعاليت هاي افزايش آگاهي هاي انتقادي درباره ي متون جهت دار رسانه اي چيست ؟ ٣.