Abstract:
مسألۀ جبر و اختیار از مسائل بسیار کهن است که همواره ذهن انسان را به تأمل فراخوانده است. پرسش اساسی آن است که آیا آدمی، دربارۀ اعمال خود مختار است؟ یا آنکه هیچگونه رفتار اختیاری از او سر نمیزند و هر چه انجام میدهد از سر جبر است. در این مقاله که به روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفتهاست، در پی آنیم تا موضوع جبر و اختیار را در اشعار خیام، حافظ و ایلیا ابوماضی با نگاهی تطبیقی و به روش کتابخانهای بررسی کنیم. نتایج تحقیق نشان میدهد که هالهای از تردید بر جهانبینی هر سه شاعر دیده میشود؛ اما حافظ نظر آشکاری بر تایید اندیشۀ اختیارگرایانه و خیام نیز نظر روشنی بر تصریح اندیشۀ جبرگرایانه دارد و در مورد موضوع «جبر و اختیار»، سهم حافظ از خیام و ایلیا ابوماضی بیشتر است که با توجه به اشعری بودن حافظ قابل توجیه است.
The question of determinism is one of the very old issues that has always preoccupied human mind. The key question is whether one is autonomous in onechr('39')s actions or they do not have any intentional behavior and that all they do is through deterministic measures. In this descriptive-analytic article, we attempt to examine the issue of determinism and authoritarianism in the poems of Khayyam, Hafez, and IlyaAboumazi comparatively and based on a library method. The results show that Hafezchr('39')s contribution to the case of "determinism and will" and "fate and fortune" is greater than those of Khayyam and IlyaAboumadi.
Machine summary:
١- اهداف و پرسش های پژوهش در این مقاله که به روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است ، در پی آنیم تا موضوع جبر و اختیار و تقدیرگرایی را در اشعار خیام ، حافظ و ایلیا ابوماضی با نگاهی تطبیقی و به روش کتابخانه ای بررسی کنیم در پاسخ به این پرسش که : از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود، بدون شک باید مسئلۀ جبر و اختیار را نیز مورد کاوش و بررسی قرار داد.
٢- بحث اصلی ٢-١- جبر و اختیار در اشعار ایلیا ابوماضی، خیام و حافظ مسألۀ جبر و اختیار، ذهن ایلیا را بسیار درگیر خود ساخته است ، او با شکاکیت و تردیـد ویژه ای، در مورد این مسأله سخن میگوید و با بیان سؤالات متنـوع در اشـعار مختلـف بـه بیان این مطلب میپردازد.
و طَریقی، ما طَریقی؟ أ طویلٌ أم قصیر؟/ هَل أنا أصعَدُ، أم أهِبطُ فیهِ و أغُور/ أ أنا السّـاِئرُ فی الدّربِ أم الدّربُ یسیر/ أم کلاَنا واِقفٌ و الدّهرُ بجری؟/ لستُ أدری(همان : ١٥٦) مفهوم ابیات : راه من چگونه راهی است ؟ کوتاه است یا طولانی؟ آیا من به بـالا مـیروم (صعود میکنم ) یا به پایین سقوط میکنم و در آن فـرو مـیروم ؟/ آیـا مـن در راه حرکـت میکنم یا راه حرکت میکند؟ یا هر دو ایستاده ایم و روزگار حرکت میکند؟ نمیدانم او در این بند نیز به همین مسأله اشاره دارد و کماکان بـه بیـان تردیـد خـود نسـبت بـه مسألۀ جبر و اختیار میپردازد.