Abstract:
هدف این مقاله بررسی ساخت اشتقاقی [X-be-V] در زبان فارسی از دیدگاه انگارهی صرف ساخت است. این پژوهش پدیدهی چندمعنایی را در ساخت مورد نظر بررسی کرده است، طرحواره-ی این ساخت و همچنین زیرطرحوارههای آن را مشخص میکند، و همچنین ساختار سلسله مراتبی این ساخت را در واژگان فارسیزبانان بررسی خواهد کرد. دادههای پژوهش از فرهنگ بزرگ سخن (1381) و لغتنامهی دهخدا (1390) گردآوری شدهاند و در مواردی که معنای واژهها مشخص نبود، از کتاب ریشهیابی تاریخی اصطلاحات فارسی (آملی، 1391) کمک گرفته شد. در کل، پنجاه و یک واژه از این دو منبع استخراج شدند و همگی مورد بررسی قرار گرفتند. رویکرد پژوهش حاضر، کاربردبنیاد و ساختبنیاد و بر پایهی انگارهی صرف ساخت است و سعی پژوهشگر در این پژوهش بر آن است که طرحوارهی ساختی و ساخت این واژهها را مشخص کند. دادههای پژوهش با توجه به رابطهی معنایی موجود میان بخش فعلی و بخش غیرفعلی بررسی شدهاند. به عبارت دیگر، برای هر داده جملهای فرضی در نظر گرفته شده است که فعل آن جمله بر بخش فعلی نمونهی مورد نظر ما منطبق است و بخش غیرفعلی در جایگاهی بینشان قرار گرفته است. نقش معنایی بخش غیرفعلی هر نمونه از این ساخت، پایهی قرار دادن دادههای مختلف در زیربخشهای ممکن این ساخت و همچنین اساس تحلیلهای موجود در این پژوهش بوده است. یافتههای پژوهش نشان دادند که این ساخت در زبان فارسی دارای 6 معنای گوناگون است و به همین دلیل، چندمعنا است. چندمعنایی حتی در سطح ساخت هم دیده میشود و به همین دلیل چندمعنایی مورد نظر ما از نوع ساختی است. در پایان، نتایج نشان میدهند که معنای سرنمون ساخت مورد بررسی به شکل "هستاری که عمل V را به گونهای که مرتبط با X باشد انجام می-دهد" است. این معنا دارای بالاترین سطح انتزاع برای طرحوارهی دادههای مورد بررسی است و به همین دلیل میتواند شامل کلیهی زیربخشهای معنایی ممکن باشد.
The purpose of this essay is to study the derivational construction [X-be-V] in Persian within the framework of Construction Morphology. In this study a construction-based approach has been used to determine the different possible meanings of the [X-be-V] construction, Its schemas and subschemas and the hierarchical structure of this construction in the Persian lexicon. The data for this study are from two sources: Farhang-e bozorg-e sokhan (The great sokhan dictionary) (Anvari, 2002) and Loghat-Name-ye-Dehkhoda (The Dehkhoda dictionary) (2012). In cases where the meaning of words were unclear, the book "Rishe-Shenasi-ye Tarikhi-ye Estelahat-e Farsi" (Etymology of Persian expressions) (Amoli, 2013) was used. Overall, fifty one words were studied using said sources. This study follows a Usage-based, Construction-based approach. The data in this study have been analyzed within the framework of construction grammar, and according to the relation between the verbal and the non-verbal part of the expression. In other words, for each individual expression a hypothetical sentence has been considered in which the verb is the same as the verbal part of the expression and the non-verbal part is in its unmarked syntactic position. The thematic role of the non-verbal part in relation to the verb of the hypothetical sentence is the foundation for categorizing each word into separate subschemas. This method is also the main method of analysis for this study. The findings of this study reveal that the [X-be-V] construction is polysemous in Persian, that is, the polysemy can be seen at the constructional level. In fact, the polysemy found in this research is constructional. The results of the study show that the prototypical meaning for the [X-be-V] construction can be stated as "An entity which Vs in a manner related to X". This is the most abstract meaning this construction can have and its other meanings belong in different subschemas.
Machine summary:
براي اين منظور، معناي واژه ها در قالب مثال هاي واقعي از پيکره ي زباني مورد بررسي قرار گرفتند؛ علاوه بر اين به رابطه ي معنايي موجود بين دو جزء غيرفعلي و فعلي نيز توجه شده است .
بررسي اين معاني نشان مي دهد که همه ي معاني به دست آمده به نوعي مرتبط با رابطه ي موجود بين اجزاي ترکيب است ؛ بنابراين ، انتزاعي ترين يا طرحواره اي ترين معنا در اين نوع ساخت را مي توان «هستار مرتبط با کنش XV» در نظر گرفت که در رابطه اي سلسله مراتبي بر پنج ساخت ديگر که هر يک معناي مشخص تري دارند، اشراف دارد.
اين که چنين ترکيب هايي چه معنايي مي توانند داشته باشند و آيا رابطه ي اجزاي سازنده ي ترکيب در اين معناي به دست آمده تأثيرگذار است ؟ براي پاسخ به اين پرسش ، داده هاي پژوهش در چارچوب انگارٔە صرف ساخت (بوي ١، ٢٠١٠) مورد بررسي و تحليل قرار مي گيرد (١).
همان طور که پيش از اين اشاره شد، داده هاي پژوهش حاضر از فرهنگ سخن (انوري ، ١٣٨١) گردآوري شده اند؛ در اين فرهنگ به دنبال مدخل هايي بوديم که همگي از ساخت [[VPRES]X[ be-]] پيروي مي کنند؛ البته در برخي داده ها معنا و کاربرد آنها در لغت نامه ي دهخدا (١٣٩٠) يا کتاب ريشه يابي تاريخي اصطلاحات فارسي (پرتوي آملي ، ١٣٩١) نيز بررسي شده است .
Tehran: Roshd press [In Persian] Farhangestan Journal.