Abstract:
مطالعۀ واژهبست بهعنوان عنصری وابسته و بینابینِ دو ردۀ تکواژیِ «واژۀ مستقل» و «وند» که بهطور همزمان پارهای از ویژگیهای مشترک هر دو رده را به نمایش میگذارد، از دهههای گذشته کانون توجه رهیافتهای گوناگونِ زبانشناسی و موضوع بررسیِ صاحبنظران در حوزههای مختلف زبانی بودهاست. از آن میان، ردهشناسانِ زبان نیز با تمرکز بر مشخّصههای ممیّز و نیز کشف و ارائۀ پارامترهای جهانی برای واژهبستها، نقش بسزایی را در شناسایی، تحلیل و تبیینِ رفتارهای ردهشناختی آنها ایفا نموده و بدین سبب، گامهای بسیار مؤثری را در پیشبُرد مطالعاتِ این واحدِ زبانی برداشتهاند. نظر به جایگاهِ تعیینکننده و اهمیتِ غیرقابل انکارِ مطالعۀ گونههای زبانیِ کمترکاویده در پژوهشهای ردهشناختی، پژوهش حاضر درصدد است تا واژهبستهای ضمیری در بَشاگَرْدیِ شمالی و جنوبی را براساس الگوی ردهشناختی و پارامترهای جهانیِ آیْخِنْوالْد (2003) ارزیابی و تحلیل نموده و از این رهگذر، به تبیین نظریِ ماهیّت، ویژگیها، گرایشها و رفتارهای ردهشناختی آنها دست یابد. در این راستا، پیکرۀ زبانی مورد نیاز پژوهش بهصورت میدانی و به شیوۀ توزیع پرسشنامه، بازگردانیِ ساختارها و جملات هدفمند، و نیز ضبط گفتارِ آزادِ هشت گویشورِ بومیِ مناسب (پنج مرد و سه زن) در محیط طبیعی کاربرد زبان گردآوری، آوانویسی و تحلیل گردید. بر پایۀ فرضیۀ اولیۀ نگارندگان، ماهیّت، گرایشها و رفتارِ عناصر مورد بررسی همسو با جهانیهای پیشنهادیِ آیْخِنْوالْد (2003) برای واژهبستهاست. یافتههای پژوهش هم آشکارا نشاندهندۀ آن است که ویژگیهای جهانی، گرایشها و رفتارهای ردهشناختیِ واژهبستها نظیر آزادی در میزبانْگزینی، عدم تناظر با واژۀ واجی، تناظر با واژۀ نحوی، وقوع پس از همۀ انواع وندها، و برخورداری از انسجام واجی، واجآرایی، ساختار زنجیری، آرایش نحوی، گسترۀ نحوی و قواعد نحویِ ویژه در واژهبستهای بَشاگَرْدی نیز با امکان ارائۀ تبیینهای نظری برای آن ویژگیها و گرایشها تبلور مییابد. از این رو، پارامترهای ردهشناختیِ الگوی مورد استناد پژوهش، فرضیۀ نگارندگان و، در نتیجه، واژهبست بودنِ همۀ عناصر مورد بررسی را تأیید حداکثری مینماید.
From past decades, the study of clitics, as dependent and intermediate elements that simultaneously represent some shared properties of the two morpheme types “free word” and “affix”, has been the attention focus of different linguistic approaches and also the investigation issue of scholars from different linguistic fields. Among all, by focusing on distinctive features as well as discovering and proponing universal parameters for clitics, language typologists have also played a competent role in identifying, analyzing and explaining their typological behavior and as a result, have paved very effective steps in developing the studies of this linguistic unit. Considering the determining position and the undeniable importance of understudied linguistic variants in typological surveys, the present study is going to evaluate and analyze the North and South Bashagardi pronominal clitics based on the Aikhenvald’s (2003) typological model and universal parameters and hence, to achieve a theoretical explanation for their typological nature, characteristics, tendencies and behaviors. To this end, the research intended linguistic corpus was collected in natural environment of language use by fieldwork method and via questionnaires, translating purposeful structures and sentences, and recording the free speech of eight suitable native informants (five men and three women), and then was transcribed and analyzed. According to authors’ initial hypothesis, these elements’ nature, tendencies and behavior are compatible with Aikhenvald (2003)’s universals for clitics. Research findings also overtly show the clitics’ universal properties and typological behaviors and tendencies such as freedom in host selection, non-correspondence with phonological words, correspondence with syntactic words, appearance after all affix types, having phonological coherence, idiosyncratic phonotactics, segmental structure, syntactic order, syntactic domain and syntactic rules are implemented in Bashagardi clitics along with possible theoretical explanations for those properties and tendencies. As a consequence, the documented typological parameters of the research model maximally approve the authors’ hypothesis and hence, the clitichood of all the studied elements.
Machine summary:
نظر به جايگاهِ تعيين کننده و اهميتِ غيرقابل انکارِ مطالعۀ گونه هاي زبانيِ کمتر کاويده در پژوهش هاي رده شناختي ، پژوهش حاضر درصدد است تا واژه - بست هاي ضميري درَ بشاگَردي شمالي و جنوبي را بر اساس الگوي رده شناختي و پارامترهاي جهانيِ آيْخِن ْ- واْلد (٢٠٠٣) ارزيابي و تحليل نموده و از اين رهگذر، به تبيين نظريِ ماهيّت ، ويژگي ها، گرايش ها و رفتارِ رده شناختي آنها دست يابد.
در راستاي همين نگرش ، آيْخِن ْواْلد (٢٠٠٣) نيز با ارزيابيِ دقيقِ مطالعات پيشين ، الگوي رده شناختيِ کاربردي و کارآمدي را با اين پانزده پارامترِ جهاني براي شناسايي ، ارزيابي و تحليلِ واژه بست هاي همۀ زبان ها پيشنهاد نموده است : ١) سمتِ اّتصالِ واژه بست به ميزبان ؛ ٢) ميزبان گزيني /انتخاب گري٤ِ واژه بست ؛ ٣) جايگاه ميزبانِ واژه بست در جمله ؛ ٤) ناهم ارزي٥ِ واژه بست با واژٔە واجي ؛ ٥) واج آرايي و ساختار زنجيريِ ويژٔە واژه بست ها؛ ٦) انسجام واجيِ واژه بست ها؛ ٧) ارتباطِ واژه بست با مکث ؛ ٨) کنارِ هم قرار گرفتن واژه بست ها؛ ٩) آرايشِ زنجيره هاي واژه بستي ٦؛ ١٠) جايگاه واژه بست ها نسبت به وندها؛ ١١) هم ارزي٧ِ واژه بست ها با واژه هاي دستوري ؛ ١٢) گسترٔە نحويِ واژه بست ها؛ ١٣) احتمال واژگاني شدگي٨ِ واژه بست ها؛ ١٤) قواعد نحويِ ويژٔە واژه بست ها؛ و ١٥) هم ارزيِ واژه بست ها با طبقات [بستۀ] واژگاني /ساختواژي که همه در بخشِ سوم به همراه تحليلِ داده هاي گويشي تشريح مي گردند.