Abstract:
ارزیابی شاخصهای سرزندگی شهری بهعنوان روشی برای پیبردن به میزان شادابی، نشاط و حیات اجتماعی شهروندان هر جامعه است، اما بررسی وضعیت مؤلفههای سرزندگی در میان ساکنان سکونتگاههای غیررسمی از درجة اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه بیشتر ساکنان این نواحی اقشار کمبرخوردار و آسیبپذیر در جوامع هستند و ضرورت توجه به وضعیت حیات و زیستپذیری آنان بیشتر از شهروندان سایر نقاط شهری اهمیت دارد. هدف اصلی پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، ارزیابی میزان اهمیت شاخصهای سرزندگی شهری در میان ساکنان سکونتگاههای غیررسمی محلة سیلاب تبریز است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پرسشنامه و آزمونهای رگرسیون چندمتغیره، آمارة t تکنمونهای و کروسکال استفاده شده است. دادههای پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی گردآوری شده و حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران معادل 305 نفر برآورد شده است. شاخصهای تعیینشده در این پژوهش، بهترتیب شاخص «روانی- اجتماعی» با 4 گویه، شاخص «کالبدی-فضایی» با 9 گویه و شاخص «تسهیلات رفاهی و خدماتی» با 9 گویه هستند. نتایج تحلیل دادهها و پرسشنامهها حاکی از آن است که از نظر ساکنان محلة سیلاب تبریز در میان مؤلفههای مورد مطالعه، مؤلفة روانی-اجتماعی با میانگین 43/2 بیشترین اهمیت را دارد. همچنین مؤلفة تسهیلات رفاهی-خدماتی با میانگین 18/2 در رتبة دوم و مؤلفة کالبدی-فضایی با میانگین 39/1 در رتبة سوم قرار گرفتهاند. رتبهبندی مذکور بیانگر آن است که میزان اهمیت مؤلفههای سرزندگی شهری از نظر شهروندان محلة سیلاب تبریز یکسان نیست. یافتههای دیگر پژوهش نشان میدهد که میان شاخص روانی- اجتماعی ساکنان محلة سیلاب تبریز و میزان سرزندگی در این محله، با بهرهگیری از مؤلفههای «تفریح و شادی کودکان» با مقدار بتای 469/0 و «فعالیت گروههای فرهنگی» با مقدار بتای 398/0 رابطة معناداری وجود دارد.
Paying attention to the indicators of urban vitality can improve the social-economic, cultural, psychological, physical, and physical dimensions, etc. of the inhabitants of informal settlements. Therefore, the present study was conducted with developmental-applied nature and descriptive-analytical method to measure and evaluate urban vitality indices among residents using SPSS software and multivariate regression tests, one-sample t-test and Kruskal. The required data were collected using library studies and field research, and the sample size was estimated to be 305 according to Cochran's formula. The results show that there is a significant relationship between the psychosocial index of the residents of the Seilab neighborhood of Tabriz and the level of urban vitality in this neighborhood using the components of children's recreation and happiness and cultural activities. Other findings showed that among the studied components, the psycho-social component with an average (2.43) has the first rank and then the welfare-service component with an average (2.18), the second rank, and finally the component. Physical-spatial with an average of (1.39) ranked third. Finally, it can be concluded that the situation of the components of urban vitality has not been the same for the citizens.
Machine summary:
مبانينظري اسکان غيررسمي در کمسيون بررسي مسائل حاشيه نشيني شهري در سازمان برنامه و بودجه ، تعريف زير براي پديدٔە حاشيه نشيني ارائه شده است : خانوارها و افرادي که در محدودٔە اقتصادي و اجتماعي شهر ساکن هستند، ولي جذب اقتصاد و اجتماع شهري نشده اند و در حاشيۀ فعاليت هاي زندگي مردم شهرنشين قرار گرفته اند (حاج يوسفي، ١٣٨٢: ١٨٢).
آزمون tبراي بررسي شاخص تسهيلات رفاهي وخدماتي سرزندگي (رجوع شود به تصویر صفحه) به طورکلي، با توجه به نتايج آزمون t، ميزان سرزندگي محلۀ سيلاب تبريز در شاخص تسهيلات رفاهي و خدماتي با ميانگين ٢/٧١ کمتر از حد متوسط است و به جز گويۀ چهارم با ميانگين وزني ٣/٣٤، هيچ يک از گويه هاي مورد مطالعه ميانگين وزني بالاتر از حد متوسط را کسب نکرده اند.
آزمون tبراي بررسي شاخص کالبدي -فضاييسرزندگي (رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به نتايج آزمون t، ميزان سرزندگي محلۀ سيلاب تبريز در شاخص کالبدي - فضايي با ميانگين ٢/٤٠ پايين تر از حد متوسط است و هيچ يک از گويه هاي مورد مطالعه ميانگين وزني بالاتر از حد متوسط را کسب نکرده اند.
در جدول ٧، به نتايج رگرسيون چندمتغيره ميان شاخص رواني - اجتماعي و ميزان سرزندگي ساکنان محلۀ سيلاب تبريز اشاره شده است .
پژوهش حاضر با هدف سنجش شاخص هاي سرزندگي شهري محلۀ سيلاب تبريز از ديدگاه ساکنان انجام شده است .
"Assessing the quality of life in informal settlements (Case study: Islamabad neighborhood of Tehran)", Bi-Quarterly Journal of Urban Social Geography, Fourth Year, No. 2, Pp: 1-22.