تحلیلی بر مفهوم اخلاق در مکتب فرانکفورت Journal Article

Abstract:

زمینه: علم اخلاق از کامل ترین علوم مقدمی است که انسان ها به آن نیاز مبرم دارند؛چرا که موضوع دانش اخلاق،نفس انسان و سازندگی درونی اوست. .تفکر اخلاقی اندیشمندان مکتب فرانکفورت؛به عنوان یکی از اندیشه های قرن بیستم، مبتنی بر اخلاق فضیلت است؛ زیرا فعل اخلاقی را فعلی می دانند که برآیند فضایل و ماهیت راستین فاعل فعل باشد.دراین پژوهش که پژوهشی بنیادی است،محقق بر آن است تا با بهره‌گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و نیز مطالعه اسنادی ، مفهوم اخلاق و راهکارهای دستیابی به آن را در اندیشه اندیشمندان مکتب فرانکفورت بررسی کند. نتیجه گیری: یافته ها نشان از آن دارد که اندیشمندان این مکتب، اخلاق را به معنای آزادی می دانند و از دیدگاه آنان انسان آراسته به زیور اخلاق،انسانی است که برده قدرت های درونی یا بیرونی ،مانند انتظارات دیگران،ماشین های صنعتی،شهوت،قدرت،مقام،تکنولوژی و .... نباشد و هر کدام از اندیشمندان راه تحقق اخلاق را در ابزاری خاص تعریف می کنند.هورکهایمر تحقق اخلاق را با ابزار خرد عینی محقق می داند ،آدورنو اخلاقی بودن انسان را در زیبایی و هنر می بیند، مارکوزه با بازسازی عقلانی جامعه در پی تحقق اخلاق بر می آید، اریک فروم به تدوین اصول اخلاقی توسط خود فرد معتقد است و هابرماس گفتگو را راه رسیدن به آزادی و اخلاق می داند.

Abstract: (Translated by AI)

المجال: علم الاخلاق من اکمل العلوم التمهیدیه التی یحتاجها البشر احتیاجا شدیدا؛ لان موضوع علم الاخلاق هو نفس الانسان وبناوه الداخلی. الفکر الاخلاقی لمفکری مدرسه فرانکفورت، باعتبارها واحده من الافکار فی القرن العشرین، یستند الی اخلاق الفضیله؛ لان الفعل الاخلاقی یعتبر فعلا ناتجا عن الفضايل وجوهر الفاعل الحق. فی هذا البحث الذی یعد بحثا اساسیا، یسعی الباحث الی من خلال الاستفاده من الطریقه الوصفیه التحلیلیه وکذلک الدراسه الوثايقیه، مراجعه مفهوم الاخلاق وسبل تحقیقها فی فکر مفکری مدرسه فرانکفورت. الاستنتاج: تظهر النتايج ان مفکری هذه المدرسه یعتبرون الاخلاق بمعنی الحریه ومن وجهه نظرهم، الانسان المتحلی بالاخلاق هو الانسان الذی لا یکون عبدا للقوی الداخلیه او الخارجیه مثل توقعات الاخرین، الالات الصناعیه، الشهوه، السلطه، المکانه، التکنولوجیا وما الی ذلک وکل مفکر منهم یعرف تحقق الاخلاق باداه معینه. هوهکهایمر یری تحقق الاخلاق عن طریق الادوات العقلانیه العینیه، ادورنو یری ان انسانیه الانسان تتحقق فی الجمال والفن، مارکوز یسعی الی تحقیق الاخلاق من خلال اعاده بناء العقلانیه المجتمعیه، اریک فروم یومن باعداد المبادي الاخلاقیه من قبل الفرد نفسه، وهابرماس یعتبر الحوار هو السبیل للوصول الی الحریه والاخلاق.