Abstract:
بیان مسئله:
کشف نفت و حضور بریتانیا تحت لوای شرکت نفت بریتانیا- پارس در فرایندهای اکتشاف و استخراج نفت در منطقه جنوب غرب ایران و به طور ویژه خوزستان در ابتدای قرن بیستم میلادی، تجربه ای استعماری را در این منطقه رقم می زند که در کنار تمام جنبه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن، الگویی از شهرسازی استعماری را در ایران پدید می آورد که در آبادان به عنوان مرکز فعالیت های مرتبط با استعمار نفتی بریتانیا بروز می یابد.
هدف پژوهش:
مطالعه چگونگی تاثیرات دیدگاه های استعماری بر ساختار شهری آبادان به عنوان نمونه ای از شهرسازی استعماری در بستر جغرافیایی ایران هدف اصلی پژوهش حاضر است.
روش پژوهش:
این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تحقیقی تفسیری-تاریخی تلاش می کند به سوالات مطرح شده در راستای اهداف این پژوهش پاسخ دهد. روش جمع آوری اطلاعات در فرایند مطالعاتی، عمدتا بر روش کتابخانه ای متکی است که شامل منابع نوشتاری، نظیر کتب، مقالات و همچنین منابع تصویری مانند عکس های تاریخی و نقشه شهرسازی می شود. همچنین از طرف دیگر، نویسندگان از تجربه زیستی خود در آبادان، در فرایند مطالعاتی و تحلیلی مقاله بهره گرفته اند.
نتیجه گیری
استفاده از اصول زون بندی شهری، کمربند سبز جداکننده در قالب اصول باغ شهر، بلوک بندی منتظم شهری و استفاده از میادین شهری به عنوان مفصل گاه شهری از جمله اقدامات اصلی شهرسازی استعماری در آبادان بوده است که عمدتا با هدف افزایش سطح کنترل و نظارت بر بخش های مختلف شهری اتخاذ شدند. همچنین این پژوهش مشخص نمود که شهر استعماری آبادان از یک طرف به مثابه شهری «پانوپتیک» (سراسرنما) و از طرف دیگر به مثابه شهری دوگانه از نظر کالبدی، فضایی-اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی قابل تفسیر است.
Machine summary:
بر همين اساس اين پژوهش خواهد کوشيد که به سؤالات مطرح شده در روند پژوهش پاسخ دهد: - خصوصيات استعماري در شهرسازي و برنامه ريزي شهري آبادان به چه صورت بروز يافته اند؟ - شهر استعماري ظهوريافته در آبادان را چگونه شهري بايد دانست ؟ پيشينۀ پژوهش شهرسازي استعماري را بايد يکي از موضوعات مورد توجه محققان دانست که به آن از زواياي گوناگون و در بسترهاي مختلفي پرداخته اند که در اين ميان مي توان به تحقيقات انجام گرفته در ارتباط با ويژگي هاي شهرسازي و برنامه ريزي شهري استعماري ؛ و تأثيرات اجتماعي ، سياسي و اقتصادي آن در مناطق جنوب شرق آسيا، هندوستان و کشورهاي آفريقايي در دوران استعمار بريتانيا (,Home Beverley, 2011; Bigon, 2012; Metcalf,1984 ;٢٠١٣)، دوران استعمار فرانسه (;٢٠٠٧ ,Graebner ;٢٠٠٧ ,Nelson Vann, 2007; Jennings,2007; Cooper, 2000; Celik, ١٩٩٧) و همچنين دوران استعمار ايتاليا و آلمان در قاره آفريقا (١٩٨٨ ,Fuller ;٢٠١٥ ,Bigon &Njoh ) اشاره نمود؛ اين در حالي است که در بدنۀ تحقيقات ، تاکنون پژوهشي در زمينۀ شهرسازي استعماري در بستر ايران انجام نشده است .
ويلسون در واقع به مانند شهرهاي استعماري بر عدم تمرکزگرايي ساختاري شهري تأکيد داشت به همين دليل نيز در طرح خود سه زون اصلي جدا از هم را پيشنهاد داد، اين زون ها عبارت بودند از منطقه بريم در غرب پالايشگاه که مديران و کارمندان رده بالاي بريتانيايي و اروپايي در آنجا سکونت مي گزيدند (زون مديران )، بوارده در شرق آبادان که به کارمندان رده مياني شرکت اختصاص يافته بود (زون کارمندان ) و ساير زون ها نظير بهار، فرح آباد و بهمنشير و پيروز در شمال که براي کارگران رده پايين در نظر گرفته شدند (زون کارگران ) (٣٥١ ,١٩٩٧,Crinson).