Abstract:
بیان مسئله:
با توجه به اهمیت و لزوم توسعه صنایع دستی به عنوان یک مولفه فرهنگی- اقتصادی، نیاز است در تمامی ابعاد موثر بر آن مطالعاتی صورت گیرد و راهکاری در این خصوص تبین شود. آموزش عالی این رشته در مقطع کارشناسی از سال ۱۳۶۲ اقدام به جذب دانشجو کرده و تاکنون از یک برنامه درسی ثابت و با رویکردی یکسان تبعیت کرده است. از آنجایی که شایستگی ها و لزوم توجه به آنها به عنوان یک امر توسعه دهنده در برنامه های درسی ضروری است؛ باید در هر رشته ای به طور پیاپی و با توجه به شرایط موجود مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که شایستگی های حرفه ای صنایع دستی مقطع کارشناسی ایران که در برنامه درسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، کدامند؟ این مطالعه می تواند مقدمه و راهکاری بر لزوم توجه و بازنگری برنامه درسی این رشته محسوب شود.
هدف پژوهش:
شناسایی وجوه مغفول شایستگی های حرفه ای در برنامه درسی دوره کارشناسی صنایع دستی ایران، هدف اصلی این مطالعه است.
روش پژوهش:
تحقیق پیش رو از نوع کیفی و با روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. استفاده از رویکرد تطبیقی در این پژوهش نیز، با هدف بررسی شایستگی های حرفه ای صنایع دستی در آموزش عالی کشورهای ایران، ترکیه، مالزی، هند و انگلیس در سه بعد دانش، مهارت و نگرش انجام شده است.
نتیجه گیری
نتایج حاصله نشان می دهد که در راستای ارتقای رشته صنایع دستی در ایران علاوه بر تاکید برنامه درسی بر مهارت های فنی و دانش فرهنگی و تاریخی-که خود از اهمیت بسیاری برخوردارند- لازم است سایر شایستگی های ضروری، با رویکردهای کارآفرینی، اقتصادی و اجتماعی نیز مورد توجه جدی قرار گیرند.
Machine summary:
بررسی تطبیقی شایستگیهای حرفهای صنایع دستی در چند کشور و تبیین وجوه مغفول آن در برنامۀ درسی دورۀ کارشناسی ایران چکیده با توجه به اهمیت و لزوم توسعۀ صنایع دستی به عنوان یک مؤلفۀ فرهنگی- اقتصادی، نیاز است در تمامی ابعاد مؤثر بر آن مطالعاتی صورت گیرد و راهکاری در این خصوص تبین شود.
استفاده از رویکرد تطبیقی در این پژوهش نیز، با هدفِ بررسی شایستگیهای حرفهای صنایع دستی در آموزش عالی کشورهای ایران، ترکیه، مالزی، هند و انگلیس در سه بٌعد دانش، مهارت و نگرش انجام شده است، تا وجوه مغفول آن در برنامۀ درسی ایران شناسایی شود.
نتایج حاصله نشان میدهد که در راستای ارتقای رشتۀ صنایع دستی در ایران علاوه بر تأکید برنامۀ درسی بر مهارتهای فنی و دانش فرهنگی و تاریخی-که خود از اهمیت بسیاری برخوردارند- لازم است سایر شایستگیهای ضروری، با رویکردهای کارآفرینی، اقتصادی و اجتماعی نیز مورد توجه جدی قرار گیرند.
پژوهش حاضر در پی این هدف است که با نگاهی تطبیقی به مبحث شناخت شایستگیهای حرفهای کشورهای ایران، ترکیه، مالزی، هند و انگلیس در آموزش عالی صنایع دستی، وجوه مغفول آن را در برنامۀ درسی صنایع دستی ایران در مقطع کارشناسی شناسایی کنند.
بر این اساس سؤالات تحقیق بدین شکل مطرح میشود که: رویکرد کشورهای منتخب به شایستگیهای حرفهای در آموزش عالی صنایع دستی چیست؟ و همچنین، مهمترین شایستگیهای حرفهای دورۀ کارشناسی صنایع دستی ایران که در برنامۀ درسی این دوره کمتر مورد توجه قرار گرفته است، کدامند؟ لازم به ذکر است که تاکنون شواهدی مبنی بر انجام پژوهش در ارتباط با این شایستگیها در ایران صورت نگرفته است و مسئلهای چنین دارای اهمیت، مورد غفلت واقع شده است.