Abstract:
حدیث عقل و جهل از جمله احادیث مهم اخلاقی و تربیتی است که به بیان لشکریان عقل و جهل تحت عنوان فضایل و رذایل پرداخته است؛ از این رو می تواند به عنوان سند و منشور اخلاق و تربیت امام صادق (علیه السلام) نام گذاری گردد؛ اما نکته مهم حدیث این است که تعداد سربازان عقل و جهل که در متن روایت بیان شده بیش از عدد هفتادوپنج است که در ابتدای روایت به آن تصریح شده است، چنانکه برخی نقل ها، تعداد سربازان عقل و جهل را بالغ بر ۷۸، ۸۰،۸۱، ۸۲ یا ۸۳ ذکرنموده اند. لذا در این خصوص دیدگاه شارحان بزرگ با یکدیگر مختلف بوده است. چنانکه میرداماد در میزان عدد ۷۵دچار سهو شده و ملاصدرا شیرازی نیز اظهار ناتوانی بر فهم عدد ۷۵ نموده است اما در مقابل برخی شارحان بزرگ حدیث از جمله؛ شیخ بهایی، فیض کاشانی، شریف شیرازی با استناد به برخی واژگان در متن روایت، قایل به ترادف معنایی بوده و علت آن را سهو راویان یا ناسخان یا معانی قریبه و خفیه دانسته اند و برخی دیگر از جمله؛ ملاصالح مازندرانی، ملاخلیل قزوینی، علامه مجلسی به عدم ترادف معنایی قایل گشتند. مقاله حاضر ضمن بیان دیدگاه های مختلف شارحان و تجمیع منابع حدیثی به معرفی و تبیین گزاره های اخلاقی و نقد آنها پرداخته است و معتقد است با توجه به اختلاف منابع و نسخ، گزاره های اخلاقی فراتر از توجیه ترادف معنایی است و در مازاد بر عدد ۷۵ سرباز عقل و جهل سهو از ناحیه امام (علیه السلام) [به خاطر مقام عصمت]، ناسخان و راویان [به خاطر وثاقت و ضابط بودن] صورت نگرفته است لذا نظریه عدم ترادف معنایی قابل قبول است؛ زیرا روایت عقل و جهل در صدد بیان مفهوم عدد، بیان کثرت و امهات گزاره های اخلاقی و تربیتی تحت دو عنوان کلی عقل و جهل و خیر و شر است.
Machine summary:
لذا با بررسی نظرات بزرگان در این موضوع می توان به اتقان و تشریح تنها منبع روایی که به لحاظ گستره اخلاقی پرداخته است و در نوع خودش پژوهش جدید و کاربردی است، دست یافت و همچنین تلقی برخی افرادی که معتقدند گزارههای اخلاقی و ارزشی زاییده جامعه لیبرالیستی غربی است و اسلام از این گزارهها تهی است؛ مورد انتقاد قرار داده و آن را مردود میداند؛ بنابراین مقاله حاضر ضمن معرفی گزارههای اخلاقی و ارزشی به قبض و بسط برخی گزارههای اخلاقی و عدم تعارض سربازان عقل و جهل در مقام عنوان (ابتدا روایت) و تفصیل (متن روایت) پرداخته است؛ و در این خصوص پاسخ به چند سوال به شرح ذیل قابل بحث و بررسی است: 1-گزارههای اخلاقی و تربیتی در حدیث عقل و جهل کدامند؟2-آیا این گزارهها محدود به منبع و نسخه کافی است؟3- آیا حدیث عقل و جهل در منابع روایی دیگر مانند کافی نقل شده است؟ 4-اگر گزارهها ارزشی یکسان نیست و بین آنها تفاوت وجود دارد؛ چگونه میتوان به آن پاسخ داد؟ 5-چگونه میتوان از تعارض ظاهری کلام امام صادق (علیه السلام) (مبنی به عدد 75 و 78 سربازان عقل و جهل) رمزگشایی کرد؟ 1- متن حدیث شریف عقل و جهل «عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ عِنْدَهُ عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِيهِ فَجَرَى ذِكْرُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ فَقَالَ (ع) اعْرِفُوا الْعَقْلَ وَ جُنْدَهُ وَ اعْرِفُوا الْجَهْلَ وَ جُنْدَهُ تَهْتَدُوا قَالَ سَمَاعَةُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَا نَعْرِفُ إِلَّا مَا عَرَّفْتَنَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ خَلَقَهُ مِنَ الرُّوحَانِيِّينَ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ خَلَقْتُكَ خَلْقاً عَظِيماً وَ أَكْرَمْتُكَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِي قَالَ ثُمَّ خَلَقَ الْجَهْلَ مِنَ الْبَحْرِ الْأُجَاجِ الظُّلْمَانِيِّ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَلَمْ يُقْبِلْ فَقَالَ اللَّهُ لَهُ اسْتَكْبَرْتَ فَلَعَنَهُ ثُمَّ جَعَلَ لِلْعَقْلِ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ جُنْداً فَلَمَّا رَأَى الْجَهْلُ مَا أَكْرَمَ اللَّهُ بِهِ الْعَقْلَ وَ مَا أَعْطَاهُ أَضْمَرَ لَهُ الْعَدَاوَةَ فَقَالَ الْجَهْلُ يَا رَبِّ هَذَا خَلْقٌ مِثْلِي خَلَقْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ قَوَّيْتَهُ وَ أَنَا ضِدُّهُ وَ لَا قُوَّةَ لِي بِهِ فَأَعْطِنِي مِنَ الْجُنْدِ مِثْلَ مَا أَعْطَيْتَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَإِنْ عَصَيْتَ بَعْدَ ذَلِكَ أَخْرَجْتُكَ وَ جُنْدَكَ مِنْ رَحْمَتِي قَالَ قَدْ رَضِيتُ فَأَعْطَاهُ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ جُنْداً فَكَانَ مِمَّا أَعْطَى اللَّهُ الْعَقْلَ مِنَ الْخَمْسَةِ وَ السَّبْعِينَ الْجُنْدَ الْخَيْرُ وَ هُوَ وَزِيرُ الْعَقْلِ وَ جَعَلَ ضِدَّهُ الشَّرَّ وَ هُوَ وَزِيرُ الْجَهْلِ وَ الْإِيمَانُ وَ ضِدَّهُ الْكُفْرَ وَ التَّصْدِيقُ وَ ضِدَّهُ الْجُحُودَ وَ ....