Abstract:
در طول تاریخ با انبیاءالهی مخالفت شده و مورد اتهام قرار میگرفتند ولی نوع تهمتها شاید برای هر پیامبری خاص و با دیگری متفاوت بوده است. حضرت خاتمالنبیین(ص) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره مورد اتهام قرار میگرفتند، این تهمتها از سوی مستشرقان در راستای بیان مصدر آیات قرآن کریم ارائه شدند تا وحیانیت قرآن کریم را نفی کنند. به این جهت اتهام کهانت، ساحری، شاعری، بیماری صرع را تنها به پیامبر اسلام(ص) نسبت دادهاند. لذا این پژوهش با بررسی نظریات از دو جهت دادههای علمی و دینی و مقایسه آنها به دنبال پاسخ به این سؤالات است که آیا بین بیماری صرع و سخنان حکیمانه ارتباطی است؟ آیا حضرت محمد(ص) دارای سابقه بیماری بوده است؟ برای پاسخ به سؤالات روش کتابخانهای و استنادی و تجزیه و تحلیل به صورت تحلیل محتوایی کیفی(توصیفی- تحلیلی) با تکیه بر رویکرد تاریخی و علم روانشناسی به کار بسته شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که براساس شواهد تاریخی، علم روان شناسی، عقلی و نقلی، اعتراف برخی مستشرقان، شبهات مذکور بیاساس و در انگیزهشناسی مطالعات مستشرقان در دسته مغرضانه و تحت تأثیر جنگهای صلیبی که پس از شکست از مسلمانان به سمت جنگ فرهنگی و ایجاد شبهه رفتند، بیان شده است.
Throughout history, divine prophets have been unfairly subjected to oppositions and accusations. But the type of accusations may have been different for each particular prophet. Prophet Mohammad was no exception to this rule. He was always subject to accusation.These accusations were made by orientalists in dealing with the source of the verses of the Holy Quran so as to challange the revelation of the Holy Quran. For this reason, the accusation of priesthood, witchcraft, poetry, during epilepsy has been attributed only to the Prophet of Islam, Prophet Mohammad (PBUH). Along the same line, this study seeks to answer the questions by examining theories from both scientific and religious data to see wether there is a connection between epilepsy and wise words? Did Prophet Mohammad (PBUH) have a history of illness? To answer the questions, library and citation methods and qualitative content analysis (descriptive-analytical) based on historical approach and psychological science were applied. The findings of the study indicate that based on historical evidence, psychological, intellectual and scientific narrations, the confessions of some orientalists, these suspicions are unfounded and motivated by the studies of orientalists in a biased fashion. Their studies were influenced by the crusade and the fact that Muslims won the war which led to the emergence of a sort of cultural war and people sowing the seeds of doubt and suspicions of that sort.
Machine summary:
مطالعه تطبیقی میان داده های علمی و دینی درباره سلامت پیامبر(ص) از بیماری صرع مؤثر در منشأ وحی محمد سبحانی یامچی فرزاد دهقانی، وحید بی آزار دهد 1 در طول تاریخ با انبیاء الهی مخالفت شده و مورد اتهام قرار می گرفتند ولی نوع تهمتها شاید برای هر پیامبری خاص و با دیگری متفاوت بوده است.
تهمت سحر و جنون را شاید بتوان ویژگی مشترک تمام انبیاء(ع) دانست ولى اتهام کهانت، شاعری، بیماری صرع که نام قدیمی آن جنون می باشد را تنها به پیامبر اسلام (ص) نسبت داده اند به ویژه دو نوع اخیر با شدت بیشتری از سوی مستشرقان مطرح می شود که نظریاتی مغرضانه و کینه توزانه، برای بیان مصدر و منبع آیات می باشند تا وحیانی بودن قرآن کریم را زیر سوال ببرند.
از زمان اولین پیامبر، حضرت آدم أبو البشر که اولین دریافت کننده وحی خداوندی بود تا خاتم النبیین محمد(ص) تاریخ به خود این ارتباط را دیده و کسانی که ادعای ارتباط با جهان دیگر را داشته اند معارفی با خود آورده اند که به هیچ شیوه ای با راههای عادی به دست نمی آمد هر چند درک کامل وحی به همراه جزئیات آن برای انسانهای مخلص هم، شاید اندکی سخت باشد ولی این امری است و انکار وحی امری دیگر، چرا که ضرورت عقلی و دینی وجود وحی است هر چند انسانهای بزرگ همیشه در معرض دشمنی جاه طلبان بوده اند که قرآن گزارش های از این دست دارد: «ذلک ما أتى الذین من قبلهم من رسول إلا قالوا ساحر أو مجنون» - بدین سان، بر کسانی که پیش از آنها آمده بودند، هیچ پیامبری نیامد، جز اینکه گفتند: جادوگر یا دیوانه است.