Abstract:
براساس شواهد موجود، اصل جریان تکفیر و مخالفت با «توسل» و «زیارت»، از یادگاریهای امویهاست. افراد مثل مروان اموی و کارگزار جنایتکار آنان، حجاج ثقفی، از پیشگامان این تفکراند؛ امّا با ظهور ابنتیمیه، این جریان جان تازهای گرفت، تا آنجا که برخلاف سیرۀ هفتصد سالۀ مسلمین، هرگونه سفر برای زیارت قبرمطهر پیامبر اکرم (ص) را، بدعت و شرک اعلام کرد و با معصیت پنداشتن این سفر، فتوا برقتل زائران صادر نمود. با ابراز این اندیشههای بیسابقه، توسط ابنتیمیه، علمای بیدار اسلام و پاسداران حریم دین، به پا خاستند و اندیشههای مسموم وی را، با دلایل متقن و مستحّکم، به چالش و نقد کشیدند. در این قیام همگانی علیه ابن تیمیه، علمای مذهب شافعی، نقش ویژهای دارند. هم اکنون این نوشته، ضمن نگاهی به تاریخ «جریان تکفیر»، «شناخت نامۀ ابن تیمیه»، دیدگاهای عالمان بزرگ و صاحب نام «مذهب شافعی» را پیرامون افکار و اندیشههای ابنتیمیه، منعکس مینماید.
According to available evidence, basic of process excommunication and opposition with recourse and pilgrimage from memento of Omavian Persons like Marvan Omavi and their criminal broker, Hajaj saqfi are pioneer this thinking but IbnTemihe appearance this process refresh until he announce against Muslim seven hundred years history every pilgrimage to holly grave of prophet is innovation and with supposing the sine. They judge to kill them. With expressing this unprecedented thought by IbnTemihe Islam scholars and religion privacy guards uprising and they criticize his poisoned thoughts by strong and firm reasons. In this public uprising against Ibn Temihe Shafei religion scholars had special roles. This writing mean while attention to process excommunication, Ibn Temihe letter recognition, it reflect religion Shafei great scholars’ comments about Ibn Temihe’s views and minds.
Machine summary:
زیرا او بود که تخم تکفیر را در قرن هفتم کاشت و در قرن یازدهم ، باهمکاری سرویس های جاسوسی غرب ، به ویژه انگلیس ، توسط «محمد بن عبدالوهاب »، به بار نشست و در حال حاضر، در هرنقطه ای از جهان ، اگر خونی به زمین ریخته می شود، یا «انفجار» و «انتحاری » به وقوع می پیوندد؛ انگشت اتّهام دنیا به سمت مسلمانان و اّمت محمد مصطفی (ص ) نشانه می رود و می گویند: «این مسلمانان هستند که نه بر خود رحم می کنند و نه به دیگران و این ها دشمن امنیت و آرامش بشراند و مخالف پیشرفت و تمدن و پیامبرشان نیز این گونه بوده است ، دین خود را در سایۀ کشتار و خشونت ، با زور و سرنیزه بر مردم تحمیل کرد و این امت خشونت طلب و خون ریز، وارث چنین پیشینۀ تاریخی هستند».
(سبحانی ،١٣٨٣، ج ٣: ٣٥) بدون تردید، ثبات ابن تیمیه ، لجاجت و جنگیدن با علمای اسلام و مذاهب چهارگانۀ اهل تسنن بود و او به خوبی می دانست که اندیشه هایش در مورد خداوند، پیامبر اکرم (ص ) و اهل بیت (ع )، موجب اعتراض و شورش فقها می شود -که پیوسته او را محکوم به زندان و تبعید می کردند- در این میان ، برخورد آنان سیاسی و جانب دارانه نبود، تا تصور شود که این گونه برخوردها، رنگ و بوی حزبی داشته و اغراض سیاسی پشت آن بوده است .