Abstract:
هدف مطالعۀ حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مثبت نگر و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تاب آوری و خودکارآمدی دانش آموزان دختردارای افسردگی غیربالینی بود. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی؛ ازجهت گردآوری داده ها میدانی و روش تحقیق تجربی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم با افسردگی غیر بالینی شهر اهواز که در سال تحصیلی 1398-99مشغول تحصیل بودند که از بین آنها نمونه ای مشتمل بر 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. گروه های آزمایش و گواه به روش تصادفی معادل شدند . درمان شناختی رفتاری مثبت نگر بر اساس مداخله تنظیمی برگرفته از کتاب درمان شناختی رفتاری مثبت نگر (بن نینک،2014) طی ده جلسه 90 دقیقه ای و پروتکل آموزش تنظیم شناختی هیجان گراس در 8 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب در گروه های آزمایش1 و 2 انجام شد وگروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به کمک پرسشنامههای افسردگی بک و همکاران (1996)، مقیاس تاب آوری کونر و دیویدسون (2003) و مقیاس خودکارامدی عمومی شرر و همکاران (1982) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس یک متغیری (آنکووا) و چند متغیری (مانکوا)، در نرمافزار SPSS-24 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که گروههای آزمایش و گواه در مرحله پسآزمون از نظر خودکارآمدی، تابآوری تفاوت معنیداری داشتند (001/0p <). یعنی، درمان شناختی رفتاری مثبت نگر و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان باعث افزایش تابآوری و خودکارآمدی در دانشآموزان دختر دارای افسردگی غیربالینی شد. همچنین، نمرات درمان شناختی رفتاری مثبت نگر در هر دو متغیر در مقایسه با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به طور معناداری بیشتر بود.
The aim of this study was to compare the effectiveness of positive cognitive behavioral therapy and Teaching cognitive emotion regulation strategies for resilience and self-efficacy of female students with nonclinical depression. This research is applied in terms of purpose; For data collection, field and experimental research methods were pre-test and post-test with control group. The statistical population of this study includes all female high school students with non-clinical depression in Ahvaz who were studying in the academic year 2019-2020, from which a sample of 45 people was selected by purposive sampling. The experimental and control groups were randomly equated . Positive Cognitive Behavioral Therapy Based on Regulatory Intervention Based on Positive Cognitive Behavioral Therapy (Bennink, 2014) in ten 90-minute sessions and Emotional Cognitive Regulation Cognitive Training Protocol in 8 90-minute sessions in experimental groups 1 and 2, respectively. The control group did not receive any training. Data were collected using Beck et al.'s (1996) Depression Inventory, Connor & Davidson Resistance Scale (2003) and Scherer et al.'s (1982) General Self-Efficacy Scale using univariate and Analysis of covariance of one variable (ANKOVA) and multivariate (MANCOVA). Were analyzed in SPSS-24 software. The results showed that the experimental and control groups in the post-test stage were significantly different in terms of self-efficacy and resilience (P Keywords: Positive Behavioral Cognitive Therapy, Cognitive Emotion Regulation Strategies, Resilience , Self-Efficacy, Students, Nonclinical Depression
Machine summary:
Martinsen, Kendall , Stark & Neumer 13.
Geschwind , Bosgraaf, Bannink, & Peeters مشـکوک به افسـردگي غيرباليني به ويراسـت دوم پرسشـنامه افسـردگي بک پاسـخ دادند و تعداد٤٥ نفر کـه داراي نمـره ١٤ الـي ٢٨ بودنـد به عنـوان نمونـه انتخاب و نمونه هاي بـه روش تصادفي به سـه گروه ١٥ نفـري تقسـيم و دو گـروه بـه عنوان گروه آزمايـش ، گروهي براي درمان شـناختي رفتاري مثبـت نگر(گروه آزمايـش ١) و ديگـري بـراي آمـوزش تنظيـم شـناختي هيجان (گـروه آزمايـش ٢) وگـروه ديگـر به عنوان گـروه گـواه انتخـاب شـد.
نتايـج آزمون هـاي چندمتغيـري حاکي از آن اسـت کـه روش هـاي مداخلـه يعنـي درمـان شـناختي رفتـاري مثبـت نگـر و آمـوزش راهبردهاي تنظيـم شـناختي هيجـان حداقـل بـر يکـي از متغيرهـاي خودکارآمـدي وتـاب آوري در دانش آمـوزان دختـر مبتـلا بـه افسـردگي غيرباليني تاثيـر معنيدار داشـته اسـت (٠٠٠١ جدول ٤: نتايج تحليل کواريانس چند متغيري(مانکوا) بر روي ميانگين نمرات پس آزمون تاب آوري و خودکارآمدي گروه هاي آزمايش و گواه با گواه پيش آزمون (به تصویر صفحه مراجعه شود) همان گونـه کـه در جـدول ٤ ملاحظه ميشـود سـطوح معني داري همـه آزمونها، بيانگر آن هسـتند کـه بيـن دانـش آمـوزان دختر گروه هـاي آزمايش و گـواه حداقـل از لحاظ يکـي از متغيرهاي وابسـته (تـاب آوري و خودکارآمـدي) تفـاوت معنـي داري وجـود دارد (٠/٠٠٠١ > p و ٢١/٠٨= F)، بـراي پـي بـردن بـه ايـن نکته کـه از لحاظ کـدام متغير بين سـه گروه تفـاوت وجـود دارد، دو تحليـل کواريانس يـک راهـه در متـن مانکـوا انجام گرفـت که نتايج حاصل در جدول ٥ ارائه شـده اسـت .
يافته هـا نشـان داد کـه در مقايسـه بـا گـروه گـواه هـر دو روش درمانـي شـناختي رفتاري مثبـت نگـر و آمـوزش راهبردهـاي تنظيم شـناختي هيجان باعـث افزايش تـاب آوري و خودکارآمدي دانش آمـوزان دختـر بـا افسـردگي غيربالينـي شـد، امـا اثربخشـي درمان شـناختي رفتـاري مثبت نگر بـر متغيرهـاي مذکـور بيشـتر از آمـوزش راهبردهـاي تنظيـم شـناختي هيجـان بـود.
A comparative sudy on the efcacy of a positive psychology intervention and a cognitive behavioral therapy for clinical depression.