Abstract:
مراد از معیار علم دینی، شاخص یا شاخصهایی است که «علم دینی» (قدسی) را از «علم غیر دینی» (سکولار) به لحاظ «ماهوی» متمایز میسازد. به نظر راقم سطور دینیبودن علم در گرو دینیبودن «مولفههای رکنی پنجگانه» علم است. توضیح اینکه دانشها از سه دسته عناصر «تکوّنبخش» و «تشخّصبخش» برخوردارند: 1. «مولّفههای رکنی»؛ ۲. «ممیزههای ماهوی»؛ ۳. «مختصات هویتی ـ صوری». «مولّفههای رکنی دانش» را به عناصر تکوّنبخش آن اطلاق میکنیم. این عناصر عبارتاند از «مبادی نظری» (پیشانگارهها)، «موضوع»، «مسائل»، «غایت» و «منطق» علم. عناصری چون «نحوه وجود» علم و قضایای آن، «مختصات معرفتشناختی» علم و قضایای آن، «مختصات ارزشی» علم و نیز «هندسه معرفتی» آن را در زمره ممیزههای ماهوی دانش به شمار میآوریم. ممیزههای ماهوی دانش، برساخته مولّفههای رکنیاند. با توجه به توضیحات بالا علم دینی «بالمعنی الاخص» عبارت است از «دستگاه معرفتیای که همه «مولفههای رکنی» آن دینی بوده، گزارههای تشکیلدهنده آن نیز به واقع «اصابت کرده» باشد. اطلاق عنوان «علم دینی» به این گونه دانشی، اطلاق حقیقی است.
The criterion of religious science is the standard(s) that “essentially” distinguishes “religious science” (sacred) from “non-religious science” (secular). I believe the religiousness of science depends on the religiousness of “the five basic parameters” of science. To explain it more, I should say: sciences have three kinds of elements which “creates existence” and “creates distinction”: 1- “basic parameters”, 2. “essential distinctives”, 3. “formal-essential” coordinates.The “basic parameters of knowledge” is used for the elements which “creates existence”; these elements are as follows: “theoretical bases” (presuppositions), “subject”, “matters”, “goal”, and the “logic” of science.The essential distinctives of knowledge includes such elements as: “the kind of existence” of science and its relating propositions, “the characteristics of epistemology” of science and its relating propositions, “the value-based coordinates” of science, and “the geometry of cognition”. The essential distinctives of knowledge are a result of the basic parameters.Considering the above points, religious science “in its special meaning” is a cognitive system that all of its “basic parameters” are religious, and its constituent propositions coincide with reality as well. Using the title “religious science” for such a knowledge is a literal occurrence.
Machine summary:
شــدت (غلظت ) و ضــعف (رقت ) صــدق اطلاق عنوان به معرفت هاي دستگاه وار محقق ، تابع حدود حصول معيارهاي گوناگوني است که اطلاق اين عنوان را مجاز ميدارد؛ درنتيجه کاربرد اين عنوان ميتواند حسـب مورد نسبي باشد؛ اما پس از ارائه «نظريه تناسـق ارکان » بر آن شدم که ملاک ديني و غيردينيبودن در گرو دينيبودن مؤلفه هاي رکني پنج گانه دانش اسـت و فقط در اين صورت استعمال عنوان علم ديني حقيقي خواهدبود؛ در غير اين صورت اطلاق آن مســامحي و مجازي اســت .
«مميزههاي ماهوي » و مختصات هويتي ـــ صوري دانش »، در وحدت و تمايز علوم دخيل نيستند؛ درنتيجه تفکيک ميان علم ديني و قدسي با علم غير ديني و سکولار نيز بر اساس ديني و غيرديني بودن مؤلفه هاي رکني ميسر ميگردد؛ کمـا اينکه گونه شــناســي و طبقه بندي علوم نيز بايد بر اســاس ســنخه «مؤلفه هاي رکني» و نحوه «مميزههـاي مـاهوي » دانش صــورت بنـدد.
البتـه از ســر مســامحـه مي توان دانش هـايي را کـه خاستگاه تاريخي يا فرهنگي ـ اجتماعي يا سرزميني آنها مربوط و منسوب به دين خاصي است (که از جمله مختصات هويتي علم قلمداد ميشود)، به آن دين نسبت داد؛ همچنين مي توان اين عناصر را ـ به عنوان شاخص هاي ثانوي و پيراموني ـ در طبقه بندي علوم نيز لحاظ کرد.