Abstract:
بررسی روششناسی شریعتی در اسلامشناسی نشان میدهد که خلاقیتها و نوگراییهای وی در تفسیری متفاوت از دین بیشک نتیجه نوآوریهای روششناختی وی در بهکارگیری دستاوردهای جامعهشناسی و فلسفه تاریخ جدید در بازتعریف مفاهیم و باورهای دینی است. رویکرد شریعتی در مطالعات اسلامی را میتوان در بستر جامعهشناسی دین قرار داد. شریعتی همواره به سه مؤلفه تاریخگرایی (توجه به پیشینه و نقش تاریخی پدیدهها)، عینیتگرایی و نگرشنظاممند به عنوان ویژگیهای اصلی روش خود توجه کرده است. این مقاله با بهکارگیری روش تأویلی با رویکرد تحلیلی در صدد است نشان دهد که روش منحصر به فرد شریعتی در مطالعات اسلامشناسی زمینهساز توجه به ابعاد جدیدی در متون دینی و تاریخ اسلامی شده که از بستر آن امکان خوانشی ایدئولوژیک از دین برای وی فراهم شده است. در رویکرد اسلامشناسی شریعتی توجه ویژهای به ظرفیتهای سیاسی و اجتماعی دین اسلام و مذهب تشیع شده است.
The study of Shariati's methodology in Islamology shows that his creativity and modernity in the different interpretation of religion is undoubtedly the result of his methodological innovations in applying the achievements of sociology and modern philosophy of history in redefining religious concepts and beliefs. Shariati's approach to Islamic studies can be placed in the context of the sociology of religion. Shariati has always considered the three components of historicism (attention to the background and historical role of phenomena), objectivism and systematic attitude as the main features of his method. Using an interpretive method with an analytical approach, this article seeks to show that Shariati's unique method in Islamic studies has paved the way for attention to new dimensions of religious texts and Islamic history, which has enabled him to have an ideological understanding of religion. In Shariati's approach to Islamology, special attention has been paid to the political and social capacities of Islam and the Shiite religion.
Machine summary:
این مقاله با به کارگیری روش تأویلی بـا رویکـرد تحلیلـی در صـدد است نشان دهد که روش منحصر به فرد شریعتی در مطالعات اسـلام شناسـی زمینـه سـاز توجه به ابعاد جدیدی در متون دینی و تاریخ اسلامی شده که از بستر آن امکـان خوانشـی ایدئولوژیک از دین برای وی فراهم شده است .
شریعتی روش شناسی جدید برآمده از علوم انسانی و متفاوت بـا روش سـنتی متـداول در حوزه های علمیه را در تبیین گزاره های اسلامی به کـار مـیگیـرد، در حـالی کـه روش مزبور، یکی از روش های شناخت مذهب است که به ویژه در شناخت مدلول هـای التزامـی گزاره ها و باورهای دینی میتوان با مطرح کردن پرسش های نو از این طریق اسـتفاده کـرد.
او در کتـاب هـایی کـه راجـع بـه اسلام شناسی و شناخت ادیان نوشته ، معتقد است برای شناخت هر دینـی دو راه وجـود دارد: یکی شناخت متن دینی، دیگری شناخت تاریخ و تحولات و حوادث تاریخی کـه بر آن دین رفته است (شریعتی، ۱۳۶۲: ۵۹).
بررسی انجام شده درباره پرسش اصلی این پژوهش به ما نشان میدهد که ویژگی منحصر به فرد مطالعات اسلام شناسی شریعتی استفاده از شاخصه های فوق در بسـتر جامعـه شناسـی دیـن بـرای بازتولید دین بوده است .
الگوی این مقالـه کـه در اسـلام شناسـی شـریعتی کاویـده شـد بررسی رابطه عینیت گرایی واقع گرایانه اسلام شناسی شریعتی است که در آن با توجه بـه تاریخ اسلام و بررسی پدیده های تاریخی با اتکا به نگرش منسجم و ایدئولوژیک تلاش میشود ایدئولوژی سیاسی منسجمی از اسلام استخراج شود تا بر اساس آن بتـوان دیـن را به عاملی تحول آفرین در حیـات اجتمـاعی انسـان معاصـر بـرای مبـارزه بـا اسـتبداد، استعمار و استثمار تبدیل کرد.