Abstract:
بنابر آموزههای اسلامی، رستگاری و رسیدن به سعادت انسان بدون غفران الهی ممکن نیست. طلب مغفرت، موهبتی است که نصیب هر شخصی نمیشود؛ زیرا آمرزش الهی اینگونه محقق میگردد که بنده بتواند با رضایت حق و اصلاح اعمالش به آن دست یابد که این کار نیز با توبه امکانپذیر است. گناهکار درصورتیکه متوجه عصیان خود شود و بداند که به حدود و قوانین الهی تجاوز کرده، وسیله مغفرت خود را فراهم میآورد. پرسشی که اینجا مطرح است اینکه آیا طلب مغفرت برای کافران، مشرکان و منافقان از دیدگاه قرآن کریم جایز است. این نوشتار که با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با روش کتابخانهای، این موضوع را بررسی کرده است، به این نتیجه میرسد که طبق آیات قرآن، کفار، مشرکان و منافقان، مشمول مغفرت الهی نمیشوند و دیگران از طلب استغفار برای آنان نهی شدهاند و این منع در برخی آیات با نفی مؤکد بیان شده است که از نهی مستقیم بالاتر است. این منع با توجه به نهی از استغفار بعد از مرگ، به طریق اولی و فحوای کلام، در زندهبودنشان هم جاری است.
Based on Islamic teachings, salvation and attaining human happiness is not possible without divine forgiveness. Asking for forgiveness is a blessing that does not belong to all humans; since divine forgiveness is realized in such a way that the servant (of Allah) can achieve it with the satisfaction of the right and the correction of his deeds, which is also possible with repentance. The sinner provides the means of forgiveness if he realizes his rebellion and knows that he has transgressed the divine limits and laws. The question that arises here is whether seeking forgiveness for infidels, polytheists and hypocrites is permissible from the viewpoint of the Holy Qur'an. This paper, which examines this issue with a descriptive-analytical approach and a library method, concludes that according to the verses of the Qur'an, infidels, polytheists and hypocrites are not subject to divine forgiveness and others are forbidden to seek forgiveness for them, and this prohibition is stated in some verses with emphatic negation, which is higher than direct prohibition. This prohibition also continues in their survival considering the prohibition of istighfar after death, in the first way and the drift.
Machine summary:
منافق از دسته دوم است؛ زیرا وی به اسلام و ایمان تظاهر میکند و همهاش خودنمایی است و از ایمان واقعی او به خدا و رسول، خبری نیست و درحقیقت مصداق جاهل مرکبی است که از اشتباه و نادانی خودآگاهی ندارد؛ روی همین حالت نفسانی (جهل مرکب) است که هرگاه به یکی از منافقان عصر رسالت پیشنهاد میشد که خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله) برسند تا درباره آنان طلب آمرزش کند، سرهای خود را بهعنوان مسخره و اینکه احتیاجی به چنین طلب مغفرتی ندارند، تکان میدادند و متکبرانه از این پیشنهاد رویگردان بودند؛ چون به مقام رسالت معتقد نبودند و آیین او را از صمیم دل نپذیرفته بودند.
طلب آمرزش نه تنها به حال آن شخص سودی ندارد و خدا او را نمیآمرزد، بلکه نوعی بیادبی در برابر خدا بهشمار میرود و این منع مقبولیت استغفار شامل قبل و بعد از مرگ میشود؛ زیرا با توجه به نهی از استغفار بعد از مرگ این دسته افراد به طریق اولی و فحوای کلام این منع در زندهبودنشان هم جاری است؛ چون فردی که از دنیا رفته و فرصت توبه را از دست داده، بیشتر محتاج مغفرت الهی است و در جاى دیگر مىفرماید: چه برایشان آمرزش بخواهى یا نخواهى یکسان است؛ حتى اگر برایشان هفتاد بار آمرزش بخواهى، خدا آنان را نمىآمرزد (توبه، 80؛ فخرالدین رازى، 1420ق، ج16، ص148؛ طباطبایی، 1374، ج9، صص351- 352).
5. با توجه به آیات آغازین سوره توبه و دیگر آیاتی که درباره سختگیری و شدت عمل در حق مشرکان نازل شده است، روشن میشود زنده و مرده مشرکان از این جهت که نباید برای آنها دلسوزی و از خدا طلب آمرزش کرد، یکسان است.
Rouh al-Ma'ani fi Tafsir al-Qur'an al-Azim (Vol. 28).