Abstract:
«علم امام» یکی از مهمترین مقوّمات جایگاه امامت است. در بینش امامیه، گسترۀ علم و آگاهی امام _ به اذن خداوند _ حتی امور فرازمینی و غیبی را نیز دربرمیگیرد. جریان سلفیگری ایرانی این مقام امامان را برنتافته و این مسائل را جعلیات و به مثابه دوری از اسلامِ ناب معرفی کرده و از برخی خطبههای نهج البلاغه در مسیر انکار علمِ غیب امام بهره جسته است. ادلهٔ سید ابوالفضل برقعی بر انکارِ «علمِ غیب» را میتوان حولِ محور کلیِ اعتراف امیر المؤمنین(ع) بر انکار علمِ غیب برای خویش، اختصاص علوم فرابشری به خداوند، و نفی علمِ غیب با توجه به منابعِ علم امامْ طرح کرد. در این تحقیق، پس از بیان و تبیین گستره، قلمرو و منابع علم امام از نگاه امام علی(ع)، به بررسی ادلهٔ نافیِ علمِ غیب از دیدگاه ابوالفضل برقعی، پرداخته شده است تا درستی یا نادرستی ادعای او آشکار شود.
یعتبر موضوع (علم الإمام) من أهم مقومات منزلة الإمامة، وفقا لرؤیة الإمامیة یشمل علم
الإمام(ع) حتی الأمور غیر الأرضیة والغیبیة کذلک بإذن الله سبحانه، لکن التیار السلفی
الإیرانی لا یرفض هذه المسألة من مقام الإمام بل یعتبرها موضوعات مزیفة وبعیدة عن
الإسام الخالص مستعینین فی ذلک ببعض الخطب المنقولة فی (نهج البلاغة) لإنکار علم
الإمام بالغیب. ویمکن اعتبار الأدلة التی أتی بها السید أبو الفضل برقعی حول إنکار (علم
الغیب) بأنها تدور حول المحور الکلی لاعتراف أمیر المؤمنین(ع) بأنه لم یکن یعلم الغیب
وحصر العلوم غیر البشریة بالله تعالی وحده ونفی علم الغیب عن الإمام. ونسعی فی هذا
البحث إلی دراسة الأدلة التی تنفی علم الغیب عن الإمام برأی أبی الفضل برقعی بعد بیان
سعة وحدود علم الإمام ومصادره من وجهة نظر الإمام علی(ع)، من أجل کشف حقیقة
رأی أبی الفضل برقعی أو زیفه.
“Imams’ knowledge” is one of the most supporters of the Imamate doctrine. In Imamite belief, the Imams’ Knowledge encompasses all the physical and metaphysical world. The Iranian Salafism did not accept this Imam’s virtue and accused them of fabrication and away from the orthodox Islam and exerted some sermon of Imam Ali in Nahj al-Balāgha to deny the Imams’ knowledge. Seyyed Abu al-Faḍl Borghe’ī’s arguments in repudiation of Imams’ knowledge include Imam Ali’s denial of ‘Ilm al-Ghayb for himself, the specific allocation of occult science to God, and the negation of ‘Ilm al-Ghayb according to the sources of Imams’ knowledge. In this study, after explaining the extent and sources of the Imams’ knowledge in Imam Ali’s sermons, Borghe’ī’s arguments are criticized.