Abstract:
پارادایم شامل مجموعهای از ارزشها، باورها و ادراکات از واقعیت همراه با نظریههای مبتنی بر آنها میباشد که روششناسی متمایزی را برای نیل به اهداف پژوهش به کار میگیرد. پارادایمهای غالب در علوم انسانی اثباتگرایی، تفسیری، انتقادی، پیچیدگی و پستمدرن هستند. این پژوهش با بهکارگیری روش اسنادی و تحلیل محتوا، به دنبال درک فرانظری و تیپولوژی پارادایمی مکاتب اقتصادی است.
نتایج نشان میدهد که جریان نئوکلاسیکی دارای پارادایم اثباتگرایانه است. نحلههای اتریشی در قلمرو پارادایم پیچیدگی هستند؛ امّا استفاده از هرمنوتیک، اتریشیهای معاصر را به پارادایم تفسیری نزدیک میکند؛ درحالیکه قِسم قدیمیتر متمایل به پارادایم اثباتی است. وجود ساختارهای متغیر در مکاتب پستکینزی و تطوری نشان از تأثیر پارادایم پیچیدگی است. نهادگرایی قدیم بهدلیل تأکید بر سلطه و دیالکتیک تحت نفوذ پارادایم انتقادی است. نهادگرایی جدید از اصول دو جریان معاند نئوکلاسیک و نهادگرایی اولیه بهره میجوید. رفع این ناسازگاری به خاطر ابداع هزینه مبادله بوده است که زمینه را برای شیفت پارادایمی از دو پارادایم اثباتی و انتقادی به پارادایم پیچیدگی فراهم میآورد. هزینه مبادله واحد تحلیل و نقطه اتصال نهادها به عملکرد اقتصادی است که استفاده از آن موجب عینیتپذیری و تعمیم خواهد شد.
The paradigm includes a set of values, beliefs and perceptions of reality with theories based on them, which uses a distinctive methodology to achieve research goals. The dominant paradigms in the humanities are Positivism, Interpretation, Criticism, Complexity and Postmodernism. This research seeks to understand the meta-theoretical and paradigmatic typology of economic schools by using the documentary and content analysis.The results show that Neoclassical is positivist. Austrian tendencies are in the region of complexity, but the use of hermeneutics puts New Austrians closer to the interpretive paradigm, while the older part tends to be a Positivism. The existence of variable structures in the Post-Keynesian and Evolutionary indicates the influence of the Complexity. OIE is dominated by the Criticism because of its emphasis on domination and dialectics.NIE uses the principles of Neoclassical and OIE as opposing currents. The elimination of this inconsistency has been due to the invention of Transaction Costs, which provides the basis for a paradigm shift from Positivism and Criticism to Complexity. The transaction cost is the unit of analysis and the connection of institutions to economic performance, the use of which will lead to objectivity and generalization.
Machine summary:
چنین ترکیبی در نگاه اول غیرممکن است؛ امّا با بررسی دقیقتر آشکار میشود که مهمترین نوآوری که موجب رفع این ناسازگاری و استفاده از مبانی دو جریان معاند شده است به دلیل ابداع و بهکارگیری مفهوم هزینه مبادله بوده است.
ارکان پارادایمهای رایج علوم انسانی پارادایم, هستیشناسی, شناختشناسی, روششناسی اثباتگرایی, رئالیسم (قوانین عام), عینیتگرایی, اتمیسم تفسیری, ایدئالیسم (فهم نظام معنایی میان پدیدههای ذهنی), ذهنیتگرایی, هرمنوتیک انتقادی, رئالیسم انتقادی (قوانین ناشی از قدرت پنهانی), عینیگرا تا ذهنیگرا, کثرتگرایی (دیالکتیک) پیچیدگی, رئالیسم انتقادی پیچیده (پدیدههای پیچیده و متغیر), عینیگرا تا ذهنیگرا (احتمالی), کلگرایی پستمدرن, ایدئالیسم (نفی واقعیت واحد), تردیدگرا (فاقد معرفتشناسی), زیر سؤال بردن و شالودهشکنی منبع: تلخیص ادبیات پژوهش روش تحقیق در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات در زمینه پارادایمهای مختلف از «روش اسنادی» و برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از روش «تحلیلمحتوا» استفاده شده است.
این نحله بر ورود نهادها به عملکرد اقتصادی در قالب نئوکلاسیکی تأکید دارد؛ امّا ویژگیهای بسیار متفاوت ماتریس نهادی در جوامع مختلف مستلزم عصیان در برابر چارچوب جهانشمول نئوکلاسیکی است؛ بنابراین چنین رویکرد میانی در نگاه اول غیرممکن است؛ امّا با بررسی دقیقتر آشکار میشود که مهمترین نوآوری که موجب رفع این ناسازگاری و استفاده از مبانی دو جریان معاند شده است بهدلیل ابداع و بهکارگیری مفهوم هزینه مبادله بوده است.
وجود رئالیسم تکاملی در اقتصاد تطوری نزدیکی به آنتولوژی پیچیدگی را نشان میدهد؛ امّا موضوع در جریان هترودکسی نهادگرایی اولیه متفاوت است؛ زیرا وجود طبقات و چارچوب نهادی بهعنوان ساختار سلطه، تأکید بر انسان فرهنگی، کلگرایی و منطق دیالکتیک بیانگر تسلط پارادایم انتقادی بر این نحله است.