Abstract:
مقالۀ حاضر به بررسی داستان «سالمرگی» اصغرالهی از منظر تکصدایی و چندصدایی پرداخته است. بنیان نظری در این بررسی مبتنی بر دیدگاهی است که باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی طرح و تبیین کرده است. در ضمنِ مقاله نخست کوشش شده است تعریف دقیقی از تکآوایی و چندآوایی به دست داده شود و سپس اصول و موازینی که از خلال اثر باختین قابل دریافت است به منظور تبیین موضوع به کار گرفته و در نهایت رمان سالمرگی براساس آنها بررسی و تحلیل شود. مقاله در کلیت خود میکوشد به پرسشهای زیر پاسخ دهد: 1- براساس چه معیارهایی میتوان رمانی را چندصدایی دانست؟ 2- چه نسبتی میان چندصدایی و تکوین شخصیت در رمان وجود دارد؟ 3- آیا داستان سالمرگی را میتوان اثری چندصدایی تلقی کرد؟ و اگر چنین است کدام خصوصیات آن را در طراز چنین داستانهایی قرار داده است؟ نتایج مقاله نشان میدهند که رمان سالمرگی چند صدایی است و شخصیتهای مستقلی که نسبت گفتگویی با هم دارند در داستان باعث این چند صدایی شدهاند.
This article examines the story of Asqar Elahi: “Salmergi” from a monophonic and polyphonic perspective. The theoretical basis of this study is based on the view that Bakhtin has formulated and explained in “Problems of Dostoevosky’s Poetics, 1984”. Throughout the article, we first try to give a precise definition of monophonic and polyphonic, and then we will use the principles and criteria that can be obtained through Bakhtin's work to explain the subject, and finally we will study the novel “Salmergi”based on them. In general, the article tries to answer the following questions: 1. According to what criteria can a novel be considered polyphonic? 2. What is the relationship between polyphony and character development in the novel? 3. Can the story “Salmergi” be considered a polyphonic work? And if so, what features put it in the style of such stories?
Machine summary:
مقالـه در کلیـت خـود میکوشد به پرسش های زیر پاسخ دهد: ١- براسـاس چـه معیارهـایی مـیتـوان رمـانی را چندصـدایی دانسـت ؟ ٢- چـه نسـبتی میـان چندصـدایی و تکـوین شخصـیت در رمـان وجود دارد؟ ٣- آیا داستان سالمرگی را میتوان اثری چندصدایی تلقی کرد؟ و اگـر چنـین است کدام خصوصیات آن را در طراز چنین داستان هایی قرار داده است ؟ نتایج مقاله نشـان میدهند که رمان سـالمرگی چنـد صـدایی اسـت و شخصـیت هـای مسـتقلی کـه نسـبت گفتگویی با هم دارند در داستان باعث این چند صدایی شده اند.
ازاین رو در مقالۀ حاضر تلاش شده است برای تدارک مبانی نظری پـژوهش و دسـتیابی بـه معیارهای قابل اتکا و تعریف دقیقی از چندصدایی و نسبت آن با شخصیت پردازی، تعـاریف و توصیفات پراکنـدة او در تبیـین نظریـۀ خـویش از کتـاب مسـائل بوطیقـای داستایفسـکی استخراج و سپس چشم اندازی از داستان چندصدایی ترسیم شود و بـا ایـن دسـت مایـه ، بـه بررسی و نقد رمان سالمرگی اصغر الهی پرداخته شود.
تنها اثـر مـرتبط بـا پـژوهشِ حاضـر پایان نامه ای است با عنوانِ «بررسی شخصیت پردازی بر مبنای گفت وگـو و منطـق مکالمـه از دیدگاه باختین در رمان جای خالی سلوچ نوشتۀ محمود دولت آبادی» کـه زهـرا عظیمـیراد، در سال ٩١، در دانشگاه الزهرا برای اخذ درجۀ کارشناسی ارشد از آن دفـاع کـرده اسـت .
در این مقاله کوشش شده است نخسـت اصـول و معیارهـای مشخصـی بـرای بررسـی نسبت میان شخصیت پردازی و چندصدایی به دسـت داده و سـپس براسـاس آن هـا روشـی برای ارزیابی داستان مشخص شـود و پـژوهش حاضـر از ایـن حیـث مـیتوانـد راه گشـای مطالعاتِ بعدی دراین زمینه باشد.