Abstract:
همزمان با اوجگیری کنش های جریان های متمهدیانه ایرانی همچون نوربخشیه در عصر تیموری، حرکتهایی مشابه از اواخر سده نهم هجری در شبه قاره هند آغاز شد که هدف اصلی رهبران آنها مانند سیدمحمد جونپوری، مؤسس جریان مهدویه که به اهل سنت نزدیک بودند، جریانسازی اجتماعی حول محور ادعاهای مهدویتشان بود. سؤال پژوهش حاضر این است که تشابهات و تفاوتهای احتمالی دو جریان مهدویه و نوربخشیه کداماند؟ در این مقاله مهمترین تشابهات و تفاوتهای دو جریان از منظر باورها، روشهای تعامل اجتماعی و کنشهای سیاسی و نظامی مقایسه میشوند. در این پژوهش نشان داده شدهاست که رهبران مهدویه و نوربخشیه در مواردی مانند تلاش برای جلب حمایت بزرگان صوفیه، تحریف برخی اصول طریقتهای صوفیانهشان و تشکیل گروههای مسلح بههم شباهت دارند. در عینحال، تلاش رهبران مهدویه برای جلوگیری از علمآموزی و ارتباط مریدان با غیرمهدویان و اعتقاد نوربخشیه به تقدم شریعت بر طریقت و بهنوعی تناسخ، مهمترین تفاوتهای دو جریان است.
With the rising of Iranian Mahdists as the Nurbakhshiyya in the Timurids era, similar movements were started in Indian sub-continent from late of the ninth century A.H. that the main goal of their leaders like Sayyid Muhammad Djawnpuri, the founder of Mahdawiyya Current who was close to the Sunnis, was to create social flow around their claims of Mahdism. The question of this research is what are the possible similarities and differences between the two Currents of the Mahdawiyya and the Nurbakhshiyya? In present article their beliefs, methods of social interaction and political and military actions have been compared and shows that in some cases, the leaders of the Mahdawiyya and the Nurbakhshiyya pretended to have the support of the leaders of Sufism. Both sometimes promoted their conception of Sufism instead of some principles of their own taraʾika and formed armed groups. Yet, the efforts of the Mahdawiyya leaders to preventing disciples from learning science and communicating with Non-Mahdawis and the belief of the Nurbakhshiyya to primacy of Shariʿa over Tarika and to kind of Transmogrification are most important differences between the two Currents
Machine summary:
جريانهاي متمهديانه در هند و ايران: مورد مطالعه ، مهدويه و نوربخشيه حسامالدين حجت زاده دانشجوي دکتري تاريخ و تمدن ملل اسلامي، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامي، مشهد، ايران 2 محمد باغستاني کوزهگر استاديار گروه هنر و تمدن اسلامي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، مشهد، ايران شهربانو دلبري استاديار گروه تاريخ و تمدن ملل اسلامي، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامي، مشهد، ايران چکيده هم زمان با اوجگيري کنش هاي جريانهاي متمهديانه ايراني هم چون نوربخشيه در عصر تيموري، حرکت - هايي مشابه از اواخر سده نهم هجري در شبه قاره هند آغاز شد که هدف اصلي رهبران آنها مانند سيدمحمد جونپوري، مؤسس جريان مهدويه که به اهل سنت نزديک بودند، جريانسازي اجتماعي حول محور ادعاهاي مهدويت شان بود.
در ايران تاکنون پژوهشي تحليلي با موضوع مهدويه و مقايسه آن با ديگر جريانهاي متمهدي مثل نوربخشيه انجام نشدهاست ؛ جزاين که در کتاب اديان و مهدويت )١٣٦١ش ( نوشته محمد بهشتي و مدخل »جونپوري، سيد محمد« )١٣٣٦ش ( نوشته زهرا شفاعي در دانشنامه جهان اسلام، به شکل محدود به تاريخ و عقايد مهدويه ، ادعاي مهدويت جونپوري و بخشي از کنش هاي سياسي و نظ امي مهدويه پرداخته شدهاست که براي آشنايي با زوايايي از اين ٥.
٥٧ ازاين رو به باور برخي تاريخ نويسان عصر گورکاني، جونپوري مانند بعضي از بزرگان صوفيه ، حلاجگونه »انا الله « و »انا الحق « ميگفته و پس از پايان حال جذبه و شوريدگي، حالت صحو و هوشياري به او دست ميداده ودر اين حالت ، از ادعاي خويش برميگشته و اقرار ميکردهاست که مهدي موعود نيست و به مهدويت امام زمان)عج ( باور دارد.