Abstract:
هدف:هدف از پژوهش حاضر شناسایی معیار معینی از جریان نقد آزاد است که بیشترین محتوای ارزشی را داشته باشد.روش: به منظور دستیابی به این هدف 11 الگوی پرکاربرد جریان نقد آزاد به منظور بررسی محتوای ارزشییکبار در نمونهای از 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1387 الی 1397 مورد آزمون قرار گرفتند و یکبار نیز به تفکیک در صنایع تولیدی با نسبت حجم دارایی بالا در کل بورس با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج: نتایجمطالعه ثابت کرد که جریان نقد آزاد بر اساس مدل لن و پلسن (1989) با ضریب تعیین بالاتری نسبت به سایر الگوهای جریان نقد آزاد قادر است تغییرات قیمت سهام در بازار را تبیین کند، و بر اساس آزمونی که به تفکیک بر روی 7 گروه از صنایع انجام گرفته بود ثابت کرد که در صنایع دارویی، شیمیایی، فرآورده نفتی، فلزات اساسی، غذایی و خودرویی جریان نقد آزاد به ترتیب بر اساس مدلهای وردی (2006)، کاپلند و همکاران (1991)، وردی (2006)، لن و پلسن (1989)، پالپو و هیلی (2013) و لن و پلسن (1989) با ضریب تعیین بالاتری قادر است تغییرات قیمت سهام در بازار را تبیین کند.
Objective:The purpose of the present study is to identify a certain criterion of free cash flow that has the highest value content.Method:in order to achieve this purpose 11 commonly used free cash flow to examine the value content oncethey were tested in a sample of 180 firms listed in Tehran Stock Exchange during 2009 to 2019and once tested individually in manufacturing industries with high asset-to-volume ratios across the stock exchange. Multiple regression model was used to test the research hypothesis. Results:The results of the research based on a sample of the entire stock market showed that the free cash flow based on Lehn & Poulsen model with higher R2 than other free cash flow models is capable of changing stock market price. And, Based on a test conducted on 7 groups of industries, it proved that in the pharmaceutical, chemical, petroleum, basic metals, food and automotive industries, the free cash flow was according to Verdi (2006), Copland et al. (1991), Verdi (2006), Lehn & Poulsen (1989), Palepu& Healy (2013), and Lehn & Poulsen (1989) with higher determination coefficients than other free cash flow models able to explain the changes in stock prices.
Machine summary:
جريـان نقـد آزاد در جايگـاه وجوه توزيع شدني بين سهام داران يا مصرف شدني توسط مديران نيز ملاحظه و در نقش وجه نقد اضافي هم تلقي مي شود کـه پـس از تقسيم سود و سرمايه گذاري ، در سرمايۀ در گردش و دارايي مشهود در شرکت باقي مي ماند (٢٠١٨ ,Asadzadeh &Fakhari )؛ با اين حال از آنجا که تعريف جنسن (١٩٨٦) از جريان نقد آزاد داراي اجزاي غير عيني (ذهني ) است ، به تحليلگران ، پژوهشگران و مديران اجـازه مي دهد تا از اختيار و نظرات شخصي خود در محاسبۀ جريان نقد آزاد يک شرکت استفاده کنند؛ بنابراين تـا زمـاني کـه دانشـگاهيان و کارشناسان دربارة معيار استانداردشده اي از FCF توافق کنند، به نظر مي رسد جريان نقد آزاد بيشتر براي تحليل ، بحث و تصـميم گيـري در داخل شرکت مناسب باشد و براي مقايسه بين شرکت ها مطلوب نباشـد (٢٠١٧ ,Adams &Bhandari ).
چگونه جريان نقد عملياتي داراي قدرت توضيح بازده سهام است ، اما جريان نقد آزاد اين قدرت را نـدارد؟ پژوهشـگران ( ;٢٠٠٤ ,Schipper &Francis, LaFond, Olsson ٢٠١١ ,Habib) اين تضاد را اين گونه توضيح مي دهند که جريان هاي نقد آزاد نشانه اي از قدرت تقسيم سود آيندة شرکت نيست ؛ اگرچـه آنها در ادامه ، در دفاع از نقش اطلاعاتي جريان هاي نقد آزاد بيان مي کننـد کـه جريـان هـاي نقـد آزاد بـه دليـل کاسـتي هـاي معيارهـاي حسابداري تعهدي داراي محتواي اطلاعاتي است ؛ به اين معنا که جريان هاي نقد آزاد در شرايط معيني ممکـن اسـت بـا ارزش گـذاري مثبت از سوي بازار روبه رو شود؛ بنابراين پرسش مطرح اين است : آيا در شرايط معيني جريان هاي نقد آزاد ممکن است اثـر مثبتـي بـر بازده سهام داشته باشد؟ در برخي پژوهش ها مشخص شده است که در شرايط وجود فرصت هاي رشد و ناپايداري سود، جريـان هـاي نقد آزاد باارزش ميشود (٢٠١٧ ,Ahmadi &Hoseini, Moghadam, Raiess ).